صدای اذان نمی آید
گلدسته ها خاموش اند
قفلی بزرگ و زنگ زده به زنجیری
پیچیده بر درِ چوبیِ نمور
و سنگ فرشی که زیرِ پا لَق لَق می کند
نه بوی گلاب می آید، نه بوی کفش
نه بوی خونِ گوسفندِ قربانی
نه بوی قیمه
گلدسته ها خاموش اند
قفلی بزرگ و زنگ زده به زنجیری
پیچیده بر درِ چوبیِ نمور
و سنگ فرشی که زیرِ پا لَق لَق می کند
نه بوی گلاب می آید، نه بوی کفش
نه بوی خونِ گوسفندِ قربانی
نه بوی قیمه
۱ نظر:
:)
ارسال یک نظر