مصائب مردی که کاریزما ندارد
رامتین جباری
شاید گناه «پرویز مظلومی» ناسازگاری با فاکتورهای تعریف شده برای رسانه در جذب مخاطب است. در این کلیشه سنتی، میمیک چهره، تن صدا، گفتو گوها و در مجموع پکیج «پرویز مظلومی» کاریزماتیک نیست و گیرایی ندارد. عصبانیت و اعتراض او کسی را میخکوب نمیکند و با عکسالعملهایش برای زمانهای شادی، قند در دل کسی آب نمیشود؛ پس «پرویز مظلومی» حمایت رسانههای جمعی را ندارد چرا که «بفروش» نیست.
فصل گذشته استقلال در روزهای حساس نقل و انتقالات گرفتار تغییر و تحولات مدیریتی شد. رفتن مهندس واعظ آشتیانی و آمدن «حاج دکترعلی فتحالهزاده خویی» همراه شد با کوچ دسته جمعی ستارههای استقلال به سپاهان، استیلآذین و یکی دو تیم دیگر تا برنامههای ذهنی قلعهنویی برای تیم اول اصفهان و مصطفی آجرلو برای تیم حسین هدایتی اجرایی شوند.
مظلومی با تیمی که بازار خرید را از دست داده بود و دیر بسته شد، با اختلاف یک امتیار در حالی نایب قهرمان «لیگ دهم» شد که چهار امتیاز از تیم قهرمان گرفته بود و مهمتر برای هواداران تیفوسی استقلال، هر دو بازی رفت و برگشت مقابل پرسپولیس را برد تا انتقام سختی از گل دقیقه 86 کریم باقری در داربی 68 گرفته شود؛ اما مظلومی اگرچه ملقب به «پرویز رفت و برگشت» شد، محبوب نشد!
با پایان لیگ دهم، رسانهها با تیترهایی از فتحالهزاده افکار عمومی را برای اکران «جدایی پرویز از استقلال» آماده میکردند که بیتوجه به قرارداد دو ساله سرمربی تیمش میگفت؛ «قلعهنویی گزینه اول من است.»، «من هم با این مهرهها استقلال را قهرمان میکنم»، «مربی خوب با این نفرات دو جام میگیرد، مظلومی یک جام» و عبارتهای مشابه دیگر!
«لیگ یازدهم» ولی با پرویز مظلومی آغاز شد. آغازی که رازش در همان برد دو گانه داربی بود و این جدایی را غیر ممکن کرد! استقلال با جذب ستارههای درخشان «کهکشانی» شد. لیگ را خوب شروع کرد و با فتح سریالی داربی در 25 شهریور، مظلومی «پرویز دوبله سوبله» شد، ولی کماکان محبوبیتی از جنس چهرههای روی جلد پیدا نکرد. بردها به پای ستارهها نوشته شد (و البته هنوز میشود) و مظلومی که بهترین انتخاب برای وقتهای ناکامی است.
برای مواخذه مظلومی و کادرفنی استقلال، پس از دو باخت اخیر، آنقدر عجله شد که فتحالهزاده فرصت نکرد برای شرکت در جلسه اضطراری کفش بپوشد و با دمپایی «مظلومی» را به «حاشیه» برد و فراموش شد او و همکارانش با برد سه بر صفر پرسپولیس در مرحله یکچهارم، با ثبت رکورد چهارمین پیروزی پیاپی داربی، در یک قدمی کسب جامحذفی اند! تا جایی که مظلومی در مصاحبهیی رسماً از عنوان «پرویز سوبله چوبله» استعفاء میدهد.
مجیدی از راهی پر ابهام از استقلال جدا میشود، خسرو حیدری و میداوودی هنوز به آمادگی کامل نرسیدهاند، آندو تیموریان تا فروردین 91 به دوره نقاهت میرود، امیرآبادی مصدوم است و دیگر بازیکنهای مصدوم یا محروم!، اما لقب «کهکشانی» میلیمتری از تیم مظلومی دور نمیشود تا او برای روزی که حتی لیست 18 نفرهاش کامل نیست از فشار سنگین ستارهها خارج نشود!
اگر فوتبال را برای «فوتبال» و استقلال را برای «استقلال» بخواهیم، راه لذت بردن را برای هواداران بیشمار این تیم به سمت منافع شخصی کج نمیکنیم. آنهایی که «استقلال»، «پرسپولیس» و یا هر تیم مردمی دیگر را فقط با خودشان موفق و قهرمان میخواهند سر بزنگاههای سرنوشتساز مشغول کار میشوند! پس برای حمایتهای منطقی و پایدار، «هواداران حقیقی» بیتفاوت و «رسانههای متعهد» خسیس نباشند.
«استقلالِ مظلومی» یک مجموعه کامل قطعاً نیست. نقصهای مشخصی دارد اما چارهاش در تضعیف جایگاه رسانهیی مظلومی نیست. تیم او تیمی «دوستداشتنی» است که دلایل موجهی را برای «حمایت» به رخ میکشد تا بهتر شود. در دایره فنی مربیان ما، پرویز مظلومی و کارنامهاش در گروه مربیان «بیشتر موفق» است، پروژکتورها اما چهره او را روی صحنه نمایش فوتبال ایران روشن نمیکنند!
سهشنبه 11 بهمن 90