قربانیان فوتبال ایرانی
رامتین جباری
لیگ یازدهم در کمتر از هشت روز به پایان هفته دوم رسید. لیگی که از آیتمهای برنامهریزی منظم، «سرعت عمل» را سرلوحه کار خود قرار دادهاست. به کمک روزهای بلند تابستانی و ماه رمضان، ساعات برگزاری مسابقات وقتی است که انگیزهیی می شود برای هواداران و حتی کنجکاوان بازی «نور و هیجان» که در این ساعتهای پایانی شب، زیر پروژکتورهای بلند و پرنور حاضر باشند. از تماشاگرگریزی فصل پیش، تا دو هفته ابتدایی این فصل، و از دو هزار تماشاگر تا هفتادوپنجهزار هوادار «استقلال - داماش»، از دلایل اصلیاش زمان برگزاری مسابقات است که اگرچه خیلی هم مناسب نیست اما ثابت میکند بازیهای در شب و زیر نور، برای آمدن تماشاگران به ورزشگاه، از عوامل جذاب است. اگر مسوولین برگزاری لیگ در اهدافشان، جذب تماشاگر را هم درنظر دارند، وجود این هدفگذاری از سه هفته آینده خود را نشان خواهد داد!
لیگ یازدهم وقتی شروع شد که بیش از ظرفیتش، دارای حواشی بالقوه بود. نقل و انتقلالهای جنجالی بازیکنان، قانون سقف قرارداد، رضایتنامههای گروگان گرفتهشده و جابجایی پر سروصدای بعضی از سرمربیان. هنوز دعوای «کاشانی - دایی» داغ است اما میدان زدوخورد از مصاحبههای رنگبهرنگ و تریبون رسانهها، جای خود را به بازیهای پرسپولیس و نتایج این تیم دادهاست. فقط کافی است این روزها حمید استیلی را از نزدیک دیدهباشید، او سراپا استرس است و با چهرهیی که بیشتر از همیشه به سفیدی میزند، در شرایطی دنبال تضمینی برای ماندن است که فقط دو هفته از لیگ می گذرد! استیلی با «زبان فوتبال» از «وقت» میگوید که باید به او و تیمش داده شود، و حق هم با اوست ولی فراموش میکند یا دوست دارد که بیاد نیاورد، این فشاری که به سرمربی و تیم پرسپولیس وارد می شود؛ نه به خاطر یک تساوی خانگی و باخت در شهری است که در گرمای کشنده این روزهایش نفسکشیدن هم سخت است، که برای شیوه رسیدن او به نیمکت پرسپولیس است که با «زبان فوتبال» امروز استیلی همخوانی نداشت! و البته هوادارانی که باز به نشانی اشتباه میروند و حاجحبیب همیشه سنگر گرفته پشت سرمربی را نمیبینند!
برای کادرفنی تازه پرسپولیس باید صبوری کرد و به حمید استیلی وقت داد. انتقادها می تواند از جنس «فنی» باشد و اینکه به عنوان نمونه چرا علیکریمی نزدیکتر به دروازه حریف بازی نمیکند و الزاماً نباید وظایف او با زمانی که در تیم کیروش توپ میزند یکی باشد! اما اینکه چرا تیم استیلی از دو هفته نخست، شش امتیاز ندارد منصفانه نیست و این اگرچه اعلام اعتراض به کاشانی و سناریوی نفروش کمیته فنیاش بود اما در آشفته بازار امروز فوتبال ایران، شک نکنید هرکس دیگری هم بجای استیلی بود به این دعوت «نه» نمیگفت!
آن سوی لیگ، استقلال با کهکشانی از ستارهها فوتبال را خوب بازی میکند. این تیم در دو هفته اول اگرچه تنها دو گل زد اما نوع ارائهاش در زمین، به گونهیی است که میتوان آینده خوبی برای این تیم متصور بود. استقلال برای دقیقههای بازی، برنامههای متفاوتی دارد و تا لحظه سوت پایان دست از کار نمیکشد. انتقال توپ در عرض، جابجایی مستمر بازیکنان در زمین بویژه در جناحین، مشارکت مهاجمان در کارهای دفاعی و بدنهای آماده از جمله المانهای بهروز فوتبال است که استقلال آنها را مشق می کند. هفته اول، استقلال مظلومی با سپاهان در شرایطی مساوی کرد که مستحق سه امتیاز بود و در هفته دوم مقابل داماش پرانگیزه، سه امتیازی را گرفت که باید بینشان تقسیم میشد و این یعنی استقلال تا امروز چهار امتیازی را که حقش است در اختیار دارد. کادرفنی استقلال اگر هوشیار باشد و در خواب ستارهها نماند، ابزار لازم را بهاندازه کافی برای موفقیت دارد و همین نمایش «مهدیرحمتی» برابر داماش کافی بود تا علت اصلی قهرمانیهای سپاهان کشف شود!
لیگ یک تورنمت فشرده نیست که برای موفقیت، از روز اول مسابقات نیاز به تیمی آماده و برنده باشد. لیگ ماراتن یک ساله است که برای همه تیمها فراز و نشیب دارد و موفق، آن تیمی است که دوره افتش کوتاه و بازه آمادگیاش طولانی باشد. تئورسینهای فوتبال معتقدند، تیمهایی که در هفتههای نخست «دوره افت» را پشت سرمیگذارند، شانس بیشتری برای رسیدن به خواستههایشان دارند. و این شاید نقشه راهی برای پرسپولیس، راه آهن دایی، تراکتور قلعهنویی، مس و دیگر تیمها باشد که برای رسیدن به خواستههایشان از قهرمانی تا گرفتن سهمیه و یا ماندن در منطقه امن جدول، فوتبال را بجای تیتر رسانهها در زمانهای تمرین و در زمین فوتبال بازی کنند.
روزنامه اعتماد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر