جمعه، مرداد ۳۰، ۱۳۸۸

باز هم تو

هم نوازی نفس های تو با ضربانِ قلب من
و چشمانی که چشم از هم بر نمی دارند
سپیدیِ بی تابیِ تو از پسِ لمسِ دست های من
فریاد رهاییِ تن، بازمیلاد تو و من
به گاه فراغتِ زنِ آبستن
عریانی تمنا
کشفِ حجاب عشق
تابش مهتاب نگاه ات از هزار توی شب خرمن گیسو
بوسه بازی
سبک بال
تبلور خواهش هوس
تو کجایی، من کجایم؟
و اتاقی که لبریزَ ست
ناز نیازِ تو از سر انگشتِ دست های پر خواهشِ من می بارد
آه . . .
که در تو پیچیدن، نهایتِ نیاز منَ ست
خدا بازی کنم؟
؟
تو
همین تو، خدای منی
ایمان
از نو می خواهم
ای همه باور نیاز
تو
تو قبله ی منی
ارتدادِ من، قربانی تن

هیچ نظری موجود نیست: