جمعه، خرداد ۲۰، ۱۳۹۰

فصلِ تنهایی









همه «باید»ها و «نباید»های لیگ یازدهم با سرمربی استقلال
آقای مظلومی! این فصل تنهایی
رامتین جباری


Match Point
یکی از اصول اخلاق روزنامه نگاری می گوید: «منابع رسمی و غیر رسمی اطلاعات، هر دو به یک اندازه دارای ارزش است. صدای آن‌هایی را منعکس کنید که صدایشان شنیده نمی‌شود.» 
ما صدای قلب مدیری را منعکس می کنیم که «صدایش» شنیده نمی شود! قلب آقای مدیر، چه منبعی رسمی باشد چه غیر رسمی، به یک اندازه دارای «ارزش» است.

خارج از متن
صبح روزی که «فرانک ریکارد» به محل کار رئیس باشگاه کاتالان ها می رفت، روزنامه های اسپانیا با تیتری درشت، از قول «خوآن لاپورتا» نوشته بودند: «بارسای بدون ریکارد، باورنکردنی است.»
مدیرعامل پرقدرت بارسلونا، از سرمربی اش، قاطعانه حمایت کرده بود. اما ریکارد گوش به زبانِ دل آقای رئیس داشت و به لاپورتا گفت: «دل شما با من نیست. و این کار را سخت می کند. موفق باشید و خداحافظ.»



شاید یکی به میخ
حکایت «لاپورتا» و «ریکارد» بی شباهت به داستان امروز «دکترحاج علی فتح اله زاده خویی» و «پرویز مظلومی» نیست. با این تفاوت که شاید مظلومی اهل شنیدن حرف دل نباشد!
حاجی که پس از پایان لیگ، در حمایت از سرمربی استقلال، یکی به نعل می زند، و دوباره به نعل می زند! و در آخر، شاید یکی هم به میخ! همچنان از سال گذشته می گوید و اینکه گزینه اول اش «امیر قلعه نویی» بود و او بهترین است و هر تیمی آرزوی داشتن اش را دارد.
حاجی در روزنامه ها می گوید: «خودم هم می توانم استقلال را قهرمان کنم» و در برنامه نود می گوید شاید آقای مظلومی خودش نماند و بسیاری ادا و اطوارهای دیگر، که ته حرف همه شان یکی است. «ترجیح آقای مدیر، برای لیگ یازدهم، استقلالِ بدون مظلومی بود(!)» {توضیح: برای متهم نشدن به حاشیه سازی، از فعل ماضی استفاده کردیم.}
جدایی امیر از سپاهان، حاجی را هوایی کرده و آنچه که دست و پای او را بسته است، قرارداد دوساله مظلومی و نایب قهرمانی لیگ است و ایضاً! «اخلاق ویژه امیر برای بازگشت».

ناجی
«اخلاق ویژه امیر برای بازگشت» یعنی، او ترجیح می دهد زمانی به استقلال برگردد که نقش یک «ناجی» را بازی کند. او همیشه در گفتگوهایش تاکید می کند: «بار اول که آمدم، تیم نهم بود و وقتی که قهرمان شد، رفتم. بار دوم هم که آمدم، سیزدهم بود و باز وقتی که قهرمان شدیم، من رفتم.» تجربه نشان داده، قلعه نویی استقلالِ ناکامِ محض! را ترجیح می دهد به مثلاٌ استقلالی که با دست خالی و با یک امتیاز کمتر! نایب قهرمان لیگ است. لذا اگر قرار به بازگشت باشد، او استقلال ناکام میانه فصل را بیشتر می پسندد! «حرف دل حاجی!»، «گوش ناشنوای مظلومی!»، و «اخلاق ویژه امیر!» کار را برای استقلالِ مظلومی، در لیگ یازدهم، سخت تر از سخت می کند.

حامی همیشه غایب
فتح اله زاده کارنامه درخشانی در حمایت از سرمربیان تیم اش دارد. از ناصر حجازی تا رولند کخ، و از منصور پورحیدری تا فیروز کریمی... او یک جمله ماندگار دارد: «تا وقتی من هستم، ... هم هست.» و حاجی همیشه جای خالی را با گزینه مناسبِ حال و روزش پر می کند.
او به عنوان مدیرعامل این حق را برای خود قائل است که به منافعی بالاتر از منافع سرمربی تیم بیاندیشد.
شاید انتظار رفتاری، مشابه برخورد ریکارد با لاپورتا، از مظلومی سخت باشد. پس به پرویز مظلومی توصیه می شود، دل به حمایت های کلامی آقای مدیر خوش نکند، چرا که خود حاجی هم تاریخ انقضای حمایت هایش را نمی داند.
اگر پرویز مظلومی لیگ یازدهم را با استقلال آغاز کند، که اینطور به نظر می آید، یک نکته را باید بداند. لیگ یازدهم برای مظلومی 34 هفته نیست، این لیگ برای او هفته به هفته چوب خط می خورد. مظلومی باید از سر شروع کند.
 
توصیه سرآلکس
یک رفرم روی نیمکت استقلال، آغاز کار پرویز مظلومی است. او باید بدون تعارف در پی گزینه هایی باشد که برای نیمکت استقلال بار فنی دارند. پرویز مظلومی همکاران قوی تری می خواهد. او باید بداند نیمکت استقلال فرصتی برای کسب تجربه دیگران نیست، بلکه جایی برای استفاده از دانش و تجربه است. و به همین دلیل است که یکی مانند محمود فکری به صرف اینکه روزگاری بازیکن و کاپیتان استقلال بوده است، نمی تواند یک نیروی کمکی قوی و موثر برای سرمربی باشد. اگر معیار انتخاب دستیاران فنی، سابقه بازی در استقلال است بی شک اولویت های بالاتری از او در بین پیشکسوتان وجود دارند. پرویز مظلومی به دستیارانی نیاز دارد تا در زمانهایی که بازی گره می خورد، راهکارهایی گره گشا پیشنهاد دهند و تماشاچی محض نباشند. فرگوسن درباره توانایی دستیاران فنی می گوید: «آنقدر باید قوی باشند تا سرمربی دقایقی از بازی را بدون هیچ دغدغه ای تماشا کند و از فوتبال لذت ببرد.» قرار نیست پرویز مظلومی دستیاران لذت آوری از این قسم داشته باشد، اما دستکم دستیارانی می خواهد که چشمانشان فقط به زبان سرمربی نیست!

شماره یک تمام عیار
مظلومی کار درون زمین را باید از نقطه صفر و از دروازه شروع کند. او یک بار برای همیشه، باید تکلیف شماره یک استقلال را یکسره کند. استقلال یک سنگربان شماره یک تمام عیار می خواهد با تمام ویژه گی هایش. دروازه بانی که اگر دروازه اش گلباران هم شد، برای هفته بعد، باز گزینه اول باشد. محمد محمدی دروازه بان خوبی است اما از بهترین ها نیست. او به شرط آنکه توجیه شود، یک شماره دو ایده آل برای این فصل استقلال است. وحید طالب لو هم آنقدر از روزهای خوبش فاصله گرفته که به زحمت به یاد می آورد، روزگاری تا بهترینِ ایران شدن، فاصله چندانی نداشت. راه کار امروز وحید، راهی است که چهار فصل پیش از این، مهدی رحمتی رفت. او از استقلال جدا شد تا خود را در مس کرمان بازیابد و به روزهای اوجش برگردد. قهرمانی با سپاهان و پیراهن شماره یک تیم ملی، نتیجه این احیای کامل است. وحید هم راهی جز این ندارد! او باید بخت خود را در تیمی غیر از استقلال بیابد.
درمجموع، سنگر استقلال تعارف بردار نیست. یک دروازه بان شش دانگ، مطمئن و سرپنجه برای پرویز مظلومی قوت قلب است. خبر احتمالی پیوستن مهدی رحمتی به استقلال، می تواند این نقطه اطمینان باشد.

پدافند دفاعی
مسلماً دروازه بان مطمئن بدون خط دفاعی «مطمئن تر» بی معنی است. پرویز مظلومی برای خط دفاعی اش باید چشم روی اسم ها ببندد و به سیستم بیاندیشد. خرید نامهایی که فقط رونق بازار نقل و انتقالات است، دردی از استقلال و خط دفاعی شکننده اش دوا نخواهد کرد. شایعه خرید محمد نصرتی از این دست است و اینطور به نظر می آید که فتح اله زاده یک لیست خرید خصوصی هم دارد. استقلال فصل پیش، به طور میانگین، یک گل در هر بازی دریافت کرد و این برای تیمی که داعیه قهرمانی دارد پاشنه آشیل است. مظلومی باید رودربایستی را از خود دور کند. اینکه مدافعی در فوتبال ایران و یا حتی استقلال، سابقه چنین و چنان دارد به کارِ امروز او نمی آید. خط دفاعی استقلال باید ترمیم شود. تمدید با حنیف عمران زاده و پژمان منتظری این ظرفیت را برای استقلال ایجاد می کند تا با پیوستن مدافعانی تازه و جوان، ترکیبی از تجربه و انگیزه جوانی را برای لیگ یازدهم بکار گیرد. استقلال مظلومی که  گاه با سه مدافع و گاه با دفاع چهارنفره به میدان می آید، دستکم دو مدافع میانی طراز اول با استانداردهای روز می خواهد که روی زمین و هوا نیروی دفاعی استواری باشند. گرچه مشکل کناره ها هنوز پا برجاست، بالهای استقلال بازیکنان متوسطی دارد که جناحین این تیم را آسیب پذیر می کند. مظلومی اگر می خواهد سرنوشت مربی گری اش را به دست تقدیر ندهد، همین امروز برای خط دفاعی تیم اش طرحی نو براندازد

کمربند میانی
نقطه ضعف بزرگ مظلومی در خط میانی است، جایی که سندی است برای منتقدانش تا ثابت کنند او جسارت و شهامت لازم را برای مربی گری استقلال ندارد. استفاده از دو هافبک دفاعی، شجاعت را از استقلال می گیرد. مظلومی با تکیه بر زوج «جباری-مبعلی»، در ترکیب یازده نفره اش فقط یک هافبک دفاعی می خواهد، اما تمام عیار!
یک هافبک دفاعی جنگنده و به اصطلاح فوتبالی اش «کارگر»، تا فضای مناسب را برای بازیسازی زوج «ایمان-مجتبی» فراهم کند. اگر مظلومی این شانس را داشته باشد که جباری را روی فرم نگه دارد، با داشتن یک هافبک دفاعی مقتدر ظرفیت بکارگیری سیستم های «چهار-چهار-دو»، «سه-پنج-دو» و «سه-چهار-سه» را خواهد داشت. پرویز مظلومی، «دیاموند (لوزی)» میانه زمین را، با یک هافبک دفاعی مقتدر در راس عقب، زوج «جباری-مبعلی» در میانه و مهاجمی پا به توپ مثل فرهاد مجیدی در نوک راس، و پشت سر مهاجمان به دست خواهد آورد. یک الماس، به معنی تمام کلمه!
این لوزی فصل مشترک هر سه سیستم استقلال است که ستون اصلی تیم را بنا خواهد کرد.

 

خط آتش
نقطه قوت استقلال در فصل گذشته، جایی است که مظلومی و استقلال برای قهرمانی نیازمند تداوم اش هستند. خط حمله این تیم که تنها یک گل کمتر از قهرمان لیگ زد، مهاجمان زهرداری دارد که در عین رقابت برای رسیدن به ترکیب اصلی، کوچکترین حاشیه ای برای استقلال نداشتند و از این حیث حرفه ای ترین بازیکنان استقلال بودند. تنها نیاز این گروه تزریق یک یا درنهایت دو نیروی جوان، اما آینده دار است.

جان سخت
پرویز مظلومی برای شروع لیگ یازدهم، باید از امروز و از تمرینات سخت بدنسازی آغاز کند. استقلال فصل پیش از دقیقه شصت تا نود خسته بود و این خستگی نتیجه اش همان واگذاری نیمه های مربیان در برخی از بازی ها شد! و امتیازهایی که از دست رفت.
تمرینات بدنسازی حساب شده می تواند گره گشای مظلومی باشد. «حساب شده» یعنی ترکیبی علمی از تمرینات بدنسازی گروهی و اختصاصی. برای مثال آماده سازی «مجتبی جباری»، با درنظر گرفتن همه فاکتورهای شکنندگی و مصدومیت های مداوم این بازیکن، باید با شیوه آماده شدن بازیکنی مانند «عمران زاده» تفاوت کند. مظلومی باید با بکارگیری یک برنامه علمی و دقیق، فاکتورهای فردی یکایک بازیکنانش را درنظر گرفته، نقاط ضعف و قوت را شناسایی کند. مطمئناً یک برنامه حساب شده بدنسازی، متضمن تداوم دوران اوج یک بازیکن و در نهایت یک تیم است. روزهای آماده سازی پیش فصل، به سرعت می گذرد و مظلومی باید قدر آن را بداند. روزهایی که گاه در هیاهیوی نقل و انتقالات از دست می رود.

روحیه تیمی
پرویز مظلومی باید به یک وحدت تیمی برسد. رسیدن به «روحیه همبستگی» ریشه در ارتباط دارد. مظلومی باید آداب تاثیر روی روح و روان بازیکن را بیاموزد و آنرا بکارگیرد. او باید بداند تا این روحیه تیمی آماده مبارزه نشود، تیم جنگده ای نخواهد داشت. برقراری دیالوگ با بازیکن شرط اول است. بی شک مجتبی جباری که اهل فلسفه و خواندن مثنوی مولانا است، با ایمان مبعلی که رانندگی با پورشه را دوست دارد، با فرهاد مجیدی که یک بیزنسمن موفق و بین المللی است و برهانیِ ماخوذ به حیا و خجالتی، تفاوت های بنیادین دارند و زبان مکالمه ویژه خود را می خواهند. «قهر و تهدید» ها، «دوستی و تشویق» ها، «اخم و خنده» ها، همه و همه باید در ظرف مناسب و در زمان مقتضی باشد.
یک تیم فوتبال، یک گروه نظامی نیست که سیاست «تشویق برای یکی، تنبیه برای همه» جواب دهد. گاهی تنبیه فردی، به عنوان نمونه نیمکت نیشین کردن یک بازیکن خاطی، غیر مستقیم تنبیه همه تیم است و آن را آسیب پذیر می کند و گاه بالعکس! و اینهمه مواردی است که پرویز مظلومی باید در نظر داشته باشد. «کنترل موفق» و «مدیریت پایدار» بازیکنان، بیرون و درون زمین، برگ برنده این فصل مظلومی خواهد بود و از حواشی می کاهد.

حرف آخر
فضای ژورنالیستی، خبر از تنهایی پرویز مظلومی می دهد. و اگر این حس درست باشد، آنگاه «عقربه هفته شمار» لیگ، برای مظلومی به سنگینی جلو خواهد رفت. پرویز مظلومی برای موفقیت استقلال، فرصت اشتباه ندارد. لیست بازیکنان باید با دقت، پیش مطالعه و برحسب نیاز پر شود. فصل بدنسازی باید جدی گرفته شود و مدیریت بازیکنان  نباید بر پایه احساسات و مصلحت اندیشی فردی باشد. پنج هفته نخست لیگ، سرنوشت ساز است و اگر «استقلالِ مظلومی» از هفته اول بوی قهرمانی ندهد، کار را برای خودش سخت می کند.
و حالا که سایه امیر روی استقلال است، نبردن یعنی حاشیه و حاشیه یعنی ناکامی و ناکامی جایی است که آقای مدیر اقدام می کند و او شاید استقلال را بسپارد به همان گزینه شماره یک که این روزها با صدای بلند از او یاد می کند.
می گویند جنگ اول بهتر از صلح آخر است. و حرف آخر اینکه، «خوزه مورینیو» زمانی که با «پورتو» جام های قهرمانی را، یک به یک بالای سر می برد، می گفت: «ما در شرایط عادی برنده ایم، در شرایط غیرعادی هم قطعاً برنده ایم.» پرویز مظلومی برای ماندن، باید در شرایط غیرعادیِ این فصل! هم، برنده باشد. 
روزنامه امتیاز
دوشنبه 23 خرداد 90


هیچ نظری موجود نیست: