یکشنبه، خرداد ۱۵، ۱۳۹۰

برای عادل و برنامه ی امشب 90

به پشتوانه همان پیامک های میلیونی...
یک عذرخواهی با صدای بلند بدهکاری 
رامتین جباری

00:00”
عادل فردوسی پور همیشه در برابر منتقدان اش دو سنگر دفاعی محکم دارد. «هوش مخاطبان» و «پیامک های میلیونی». او که نبض بینندگان تلویزیونی را در دست دارد، با تکیه بر آنها، جایگاه خود و 90 اش را استوارتر از قبل ساخته است.

07:30”
یادمان نمی رود، بهمن سال 87 و آن برنامه تاریخی 90 را، که با تحریم آن از سوی سازمان تریبیت بدنی، عادل با چهره ای گرفته، 90 را در کمتر از یک ساعت به پایان برد و خداحافظی پایان برنامه، وعده به دیداری می داد که قید «شاید و اگر» اش پر رنگ بود!  
عادل فردوسی پور آن شب باور کرد، یا باید کرکره 90 را پایین بکشد و یا شیوه کار را عوض کند.

15:00”
در طول هفته اما، حمایت قاطع مردم و مطبوعات از عادل  و در راس آن روزنامه های ورزشی، سازمان تربیت بدنی را به عقب نشینی واداشت و لرزش را از صدای مدیران شبکه برای حمایت از او و 90 گرفت.  و همان روزها بود که عادل بیش از پیش و به کمک روزنامه های ورزشی، به معجزه «حمایت های مردمی» پی برد. و این همان شد که او در برنامه بعدی اش، در هفتم بهمن 87، بمب انرژی و کوه اعتماد به نفس بود!

22:30”
آن شب عادل رکورد دریافت پیامک را، در تلویزیون ایران، شکست و بازگشت پرقدرتی به آنتن داشت. پس از آن نیز، هربار با سدی از طرف اهرم های قدرت مواجه می شد، به پشتوانه همین مردم و حمایت های مطبوعاتی، از سر راه می گذارند. تا جایی که گاه بازی با خطوط قرمز هم برای اش سرگرم کننده شد.

30:00”
اکنون احساس می شود، «عادل فردوسی پور» این تکیه گاه مردمی را مسقیماً به شخص «عادل فردوسی پور» نسبت داده و فراموش می کند این ودیعه مردم، از آن روح 90 و صدای حقی است که از گلوی او بیرون می آید.

37:30”
عادل فردوسی پور به عنوان یک مجری ورزشی جدای از برنامه 90، جای نقد بسیاری دارد. او به عنوان یک چهره رسانه ای، نه صدای ماندگاری دارد، نه سیمای کاریزما و گیرایی. فن بیان و قدرت اجرای برنامه اش نیز با استانداردهای روز همخوانی چندانی ندارد.
و آن رازی که او و 90 را از دیگر برنامه های ورزشی و مجریان تلویزیون متمایز می کند، «صداقت محض با مخاطب» است.


45:00”
او هیچ مصلحتی را بالاتر از بازتاب حقایق نمی داند و این برگ برنده عادل و برهانی برای شیفتگی میلیون ها ببنندگان تلویزیونی است.
عادل آن بندبازی است که چوب تعادل اش «صداقت» و «حمایت مردمی» است. او باید بداند، آن پایین خیلی ها چشم انتظارِ یک لغزش اند، تا او از روی بند بیافتد.

52:30”
عادل فردوسی پور، هفته گذشته و در آخرین پرده از برنامه اش، خواب را از چشم بینندگان ربود. بینندگان وفاداری که تا ساعات اولیه بامداد سه شنبه، بیدار مانده بودند تا 90 را تا انتها ببینند.

60:00”
وقتی آنتن به استودیوی 90 بازگشت، فردوسی پور با پرسشی بی ارتباط با موضوع برنامه، خود را کنار کشید تا مهمان 90 آنچه را که از قبل آماده داشت، به زبان آورد.
«هوش مخاطب»، که عادل همیشه یادش می کند، همزمان با طرح  این سوال مجری 90، درک می کرد، این قسمت از برنامه با هماهنگی قبلی است. نگاه، شیوه بیان و تن صدای عادل نیز، تصنعی بودن این پرسش و پاسخ را آشکار می کرد.

67:30”
و یک سوال در آن دقایقی که پخش شبکه سه، به 90 وقت اضافی داده بود، در ذهن بیننده متولد شد: چه جای الزام و اهمیتی است که فردوسی پور علت برگزارنشدن مراسمی را بپرسد که قراربوده جمعی از دوستان سرمربی سپاهان اصفهان، برای او در تهران برگزار کنند!؟
مراسمی که جز همان عده ای که دعوت بودند، کسی از برگزاری اش اطلاعی نداشت که حالا بخواهد علت لغو آن را بداند!!!

75:00”
جواب این سوال، سناریویی غیرحرفه ای بود تا مهمان برنامه حرف های از پیش آماده اش را بزند.
و «هوش مخاطب»، آنجایی بیشتر به بازی گرفته شد، که عادل هیچ سین جیم دیگری نکرد و شنونده محض بود! تا علاوه بر هوش مخاطب، «حافظه تاریخی» او نیز به سخره گرفته شود.

82:30”
آن بالای بالا، عادل فردوسی پور روی بند لغزید و چوب تعادل اش تکانی خورد.

90:00”
یک معذرت خواهی با صدای بلند، خطر سقوط را کم می کند. 

روزنامه ورزشی امتیاز
دوشنبه 16 خرداد 90

هیچ نظری موجود نیست: