شنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۹۰

مشق شادی


مشق شادی به سبک جمعی
هی پسر! شاهکار بود
رامتین جباری

هدیه فوتبال بود، به همین سادگی. تماشا کردید؟ شادی مردم را می‌گویم. باورش برای «شما» شاید کمی سخت است اما خیلی‌ها، حالا که تیم محبوب‌شان قهرمان شده با دل خوش‌تری پای سفره هفت‌سین می‌نشینند. خیلی‌هایی که سهمی از رخت و لباس نو بازار نوروزی ندارند، همان‌هایی که سبزی‌پلوماهی شب عید را فقط در سریال‌ها می‌بینند، آن‌هایی که باورشان شده عید مال از ما بهترونه؛ گروهی از همین‌ها، که همزیستی با فوتبال را بلدند، حالا برای عید بهانه دارند؛ این معجزه انحصاری فوتبال است!
تنهایی خیلی‌ها پر شد، چشم‌های خیلی‌ها تر، وقتی مهدی رحمتی با طرح لباسی آشنا از ناصرحجازی درون دروازه ایستاد. آن پیراهن ساده‌ی سبز پرخاطره با یقه و نوار زرد روی آستین‌ها، شورت و ساق‌های مشکی؛ از نمای دور، کمِ‌کم تا اوایل دهه شصت، استادیوم امجدیه و باشگاه‌های تهران عقب می‌رفتی، تا لمس خود ناصرحجازی. این جنس خاطره‌بازی مختص فوتبال است!
تقابل غم شکست با شوق قهرمانی، اشک و خنده؛ همه آن زندگی که در دو نیمه یک زمین مسابقه جریان داشت، زندگی به سبک فوتبال بود. راستی می‌دانید؟ این حجمی بزرگی از زندگی، که پنج‌شنبه عصر در ورزشگاه حافظیه لمس شد، مقیاس کوچکی در اندازه یک مسابقه فینال داخلی بود! «شما» هر چند وقت یکبار به فکر اندازه‌های یک شادی ملی در گستره این مرز پرگهر [که در بزنگاه‌های کلیشه‌یی به ما یادآوری‌اش می‌کنید] هستید؟ یادتان هست مثلاً 8 آذر 76 کجا بودید؟ یا 31 خرداد سال بعدش؟ اسم الجزائر خاطره‌یی را برای‌تان زنده می‌کند؟ یا بازی‌های آسیایی پکن؟ بوسنیچ می‌دانید کیست، چیست یا کجاست؟ کیم جون‌سونگ بستنی چوبی است یا!؟ این‌ها برای ما اما، که به فوتبال «نگاه عشقی» داریم، کد‌هایی برای خاطره‌های جمعی و شادی‌های مشترک‌مان دارد.
ما فوتبال را لذت‌بخش و خاطره‌ساز می‌خواهیم. ما دوست داریم از فوتبال بگوییم، از خود فوتبال. از ستاره‌ها بنویسیم، ما دوست داریم ستاره بسازیم؛ از سوپر واکنش مهدی رحمتی مقابل الریان قطر کیف کنیم و به دورترین خاطره از ناصر حجازی پل بزنیم. ما دوست داریم دنبال بهانه باشیم تا عکس تمام قدی را از عابدزاده چاپ کنیم و رسم گم‌شده حظ بردن را از ستاره‌های لم داده به سینه دیوار برای نسل نو دوباره پیدا کنیم. «نگاه عشقی» تعبیری است که «عابدزاده» نداشتنش را دلیل نابسامانی امروز فوتبال ما می‌داند؛ «نسل ما برای فوتبال جانش را می‌داد.» امروز ولی شما جور دیگری جان ما را برای این فوتبال می‌گیرد؛ به جای استرس برای زدن یک گل، یا جویدن ناخن به خاطر یک ضربه پنالتی، به جای فریاد از شادی گل، حظ بردن و زندگی با فوتبال، و نفس کشیدن، و تپش قلب به خاطر رفتن به جام‌جهانی، باید ضربان قلب‌مان روی موج نگرانی برای لابی و ائتلاف و مجمع و قانون و ماده و تعلیق، نوسان کند! درکش برای «شما» سخت است، با فوتبال زندگی نکرده باشی نمی‌فهمی‌ش، با دو دوتا چهارتای شما بله! جور نیست!
نکته یک؛ دو روز به نوروز، هفتاد و هشت روز به بازی تیم‌ملی برای آغاز مرحله چهارم مقدماتی جام‌جهانی 2014 برزیل، و صدوسی‌ودو روز به افتتاحیه بازی‌های المپیک2012 لندن، مانده؛ این شمارش معکوس یعنی سال 91، وقتی برای کشمکش‌های خارج از زمین بازی ندارد! سال تازه، سال کنکور برای «شما»یی است که وعده جبران همه ناکامی‌ها، شوق‌های سرخورده و غرورهای شکسته‌شده را به آینده دادید. سال 91، همان آینده‌یی است که در گذشته به آن حواله‌مان کردید؛ گذشته‌یی که ما را از جام‌جهانی2010 جا گذاشت، از همین المپیک2012 و از خیلی چیزهای دیگر!
نکته دو؛ کی‌روش روی فدراسیون کفاشیان حساب کرده؛ با او چه خواب‌هایی که می‌شود برای فوتبال ایران دید! برخلاف تصور آنهایی که سقف فوتبال ایران را فقط کسب مجوز برای جام‌جهانی می‌دانند، کی‌روش در چشم‌اندازی مهندسی شده‌ قابلیت تخریب این سقف کلنگی و بازکردن دریچه‌یی را به هوای تازه دارد. برزیل2014 شاید ایران شگفتی مسابقات باشد. شانسی که در فرانسه98 از خودمان دریغ کردیم!
نکته سه؛ اکنون نقش آن «شما» [یکی وزارت ورزش] حیاتی است! تا حمایت‌های دولت، سازمان بازرسی و باقی را برای پذیرفتن یک کفاشیان نسبتاً غیرسفارشی متقاعد کند. موفیقت فدراسیون، تیم‌ملی، و شادی مردم را موفقیت خودش بداند. حداقل‌ها را از ما نگیرد و سر راه خوش خیالی ما برای تابستان2014 بحث شخصی نکند.
نکته عمومی-عقلی؛ از حسرت‌های بعد از حادثه و وعده‌های به آینده خسته‌ایم؛ خواهشاً بپا کار دست فوتبال‌مون ندی!
نکته خصوصی-دلی؛ با این پیراهن نوستالژیک شماره یک، با دل ما چه کردی مهدی خانِ رحمتی!
مکمل نکته بالا؛ هی پسر! شاهکار بود.
متمم نکته بالا؛ درضمن اگر سال نو به قاعده همیشگی تحویل نشد مقصر شمایی آقای حجازی!
آرزوی نوروزی؛ تنِ سلامت، دلِ خوش، امنیت، آرامش و لمس همه خوبی‍‌ها.
شنبه 27 اسفند 90
 

سه‌شنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۹۰

جزیره سرگردانی


خطر تعلیق دور سر فوتبال ایران
جزیره سرگردانی *
رامتین جباری

یک- علی کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال است. فدراسیون فوتبال برابر با نص صریح قانون، یک موسسه «عمومی غیردولتی» است. یک‌شنبه 14 اسفند 90، سازمان بازرسی کل کشور در نامه‌یی خطاب به وزارت ورزش و جوانان می‌نویسد؛ «نامزدی بازنشستگان و بازخريدشدگان در انتخابات رياست فدراسيون فوتبال غيرقانونی می‌باشد.» اما چرا؟ پاسخ در همان نامه سازمان بازرسی است؛ «به استناد بند یازده الحاقی به ماده واحده قانون فهرست نهادها و موسسات عمومی غيردولتی، فدراسيونهای ورزشی آماتوری جمهوری اسلامی ايران بر اطلاق و عموم، موسسه عمومی غيردولتی می‌باشند و فدراسيون فوتبال از اين قانون استثناء نشده است.»
دو- فردای نامه، 15 اسفند 90، علی کفاشیان برای چهار سال دیگر انتخاب شد. حسین قریب که در گمانه‌زنی‌های تاییدشده گزینه مورد حمایت وزارت ورزش بود، رای نیاورد. انتخابات فدراسیون فوتبال ایران توسط فیفا تایید و سایت آن با اعضای تازه هیات‌رییسه آپ‌دیت شد تا آیت‌الهی جای تاج را بگیرد. پی‌گیری سازمان بازرسی ولی از فردای انتخابات هم ادامه پیداکرد؛ «کفاشیان برکنار نشود، وزیر توبیخ می‌شود». درپی خبر احضار رییس فدراسیون، احتمال ابطال انتخابات و برگزاری دوباره آن هم روی سایت‌ها آمد.
سه- روی خروجی سایت وزارت ورزش جدای از خبر بازدید از مجموعه‌یی ورزشی در کرج و گلنک‌زنی در زمین گلف، نقل قولی از حمید سجادی، معاون ورزشی-قهرمانی و حرفه‌یی این وزارتخانه قابل توجه‌ست؛ «مساله ممنوعيت بكارگيری افراد بازنشسته‌ در سال 1384 در مجلس محترم شورای اسلامی به عنوان قانون تصويب شده است و وزارت ورزش و جوانان كه از بودجه عمومی كشور استفاده می‌نمايد و بالطبع فدراسيون فوتبال نيز مانند ديگر نهادهای غيردولتی عمومی موظف به رعايت اين قانون می‌باشد.»
چهار- علی کفاشیان 19 دی‌ماه 86 برای نخستین بار رییس فدراسیون فوتبال شد. او سال 1382 بازنشسته شده و در چهار گذشته هم بازنشسته بود. به گفته معاون حقوقی فدراسیون فوتبال، او «مجوز فعالیت» دارد. اما مجوز فعالیت چیست؟ سال 82، سازمان تربیت‌بدنی برای آنکه این مرد بازنشسته در پست «دبیر کمیته ملی المپیک» باقی بماند از نهادهای ذی‌ربط مجوز گرفت؛ مجوزی که در آن پیش‌بینی چنین روزهایی نشده بود! و لذا تاریخ انقضا ندارد.
پنج- حیمد سجادی درباره احتمال تجدید انتخابات می‌گوید: «بعید می‌دانم فضایی برای دخالت فیفا وجود داشته باشد، چرا که یکسری از قوانین در هر کشوری جنبه داخلی دارد و کشورها در خصوص اجرای قوانین داخلی به حاکمیت ملی خود استناد می‌کنند.»
شش- فیفا در امور داخلی و قوانین کشورها دخالت نمی‌کند. فیفا فقط قانون تاییدشده خودش را در فدراسیون‌های تابع اعمال می‌کند. فدراسیون فوتبال ایران از ژانویه 1948 به عضویت فیفا درآمد و ملزم به رعایت این قوانین است. اما تبعات سرپیچی چیست؟ تعلیق! و محرومیت از تمامی فعالیت‌های بین‌المللی در دنیای فوتبال.
هفت- همانطور که به روشنی در قوانین فیفا آمده، این محرومیت صرفا شامل فعالیت‌های بین‌المللی است، مثل جام‌جهانی، المپیک، جام‌ملت‌ها، باشگاه‌های آسیا و از این قبیل مسابقات. فیفا دخالتی در فعالیت‌های داخلی نخواهد داشت، بنابراین قادریم کفاشیان را غیرقانونی اعلام کنیم، رییس فدراسیون را به هر شیوه دلخواه تعیین، و داخل مرزهای پهناور کشور روز و شب فوتبال بازی کنیم.
هشت- دوم آذر ماه 1385 نشستی ویژه در فدراسیون جهانی فوتبال برگزار شد، سپس بیانیه رسمی جلسه به ایران رسید. در بخشی از این بیانیه نوشته بود؛ «فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران به دلیل دخالت دولت در امور فوتبال که بر خلاف ماده 17 اساسنامه فیفا است، از تمام فعالیت‌های بین المللی محروم می‌شود.»
نکته؛ تفسیر فیفا از دولت صرفا دولت مهرورزی نیست، بلکه سیستم رسمی اداره یک کشور است و در ایران شامل قوای سه‌گانه و نهادهای زیرمجوعه این سه قوه است.
نکته بین‌المللی؛ فیفا قدرت تفکیک قوا را ندارد.
نکته ملی؛ تعلیق بهتر است، چراکه فیفا نمی‌تواند تیم‌هایمان را بخاطر استفاده از بازیکن دو اخطاره محروم کند.
نکته خلیج‌فارسی؛ مقامات فوتبال بحرین ریز اخبار فوتبال ایران را با فیفا قسمت می‌کنند.
نکته وطن دوستانه؛ فوتبال هم بومی شد.
نکته فرهنگی ادبی؛ زین پس بجای واژه غریب و نامانوس «فوتبال» بگویید «پا گردکان»، در ادامه سه بار هم گفته شود «مرگ بر فیفا» و «سپ بلاتر ننگت باد».
نکته خانوادگی؛ فوتبال دوباره به کانون خانواده، توپ‌های جورابی، دورهمی‌ها، سیزده بدرها، زیرپل سیدخندان، وسط کوچه و زمین هندبالِ پارک کوروش برمی‌گردد.
نکته رسانه‌یی؛ مسابقات گل‌کوچیک، تیغی و شوت یه‌ضرب با بروبچ کوچه بالایی پخش زنده می‌شود.
نکته عزیزمحمدی‌یی؛ تا من باشم با تاج ائتلاف نکنم!
نکته تاجی؛ پس من با کی لابی کنم!؟
نکته دادکانی؛ علی‌آبادی مقصر است.
نکته کفاشیانی؛ :)
* توضیح تیتر؛ جزیره سرگردانی، رمانی از سیمین دانشور.
سه‌شنبه 23 اسفند 90
 

یکشنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۹۰

جاده ابریشم


نقشه راه کی‌روش برای حضور در برزیل
یورش به حریفان آسیایی
رامتین جباری

به حریفان ایران نگاهی می‌کنیم؛ ازبکستان – قطر – لبنان و کره‌جنوبی، و دو سهمیه مستقیم برای این گروه! روی کاغذ [همان کاغذ معروفی که همیشه رویش موفقیم!] ایران و کره باید برای اولی یا دومی بجنگند که جز رنکینگ و سیدبندی، تفاوتی برای رسیدن به برزیل ندارد؛ دلیلی برای مربیان لیگ‌برتری تا اکثرشان از جمعه صعود تیم‌ملی را مرتبا تبریک بگویند! فوتبال را سال‌هاست که «اسم»ها بازی نمی‌کنند. نمونه‌اش اسم ایران که همیشه از اسم کره‌شمالی بزرگ‌تر بوده و هست اما این ما بودیم که بجای آنها تقابل با برزیل را در جام‌جهانی 2010 از تلویزیون حسرت خوردیم و فوتبال را «اسم»ها بازی نمی‌کنند، برای همین فیفا بازی‌های انتخابی را هر دوره برگزار می‌کند و فوتبال را دیگر «اسم»ها بازی نمی‌کنند که اگر می‌کردند از قهرمانی آرژانتین 26 سال نگذشته بود؛ کی‌روش می‌گوید: «در آسیا، دیگر حریف آسانی وجود ندارد!»
2022
قطر میزبان جام‌جهانی 2022 است؛ «برزیل 2014» و «روسیه 2018»، تنها شانس‌های قطر برای تجربه جام‌جهانی پیش از میزبانی است. این تصور که قطر همین حریف دوره قبل بازی‌های مقدماتی باقی بماند، کودکانه است. قطر برای صعود همه کار می‌کند، هرچند در همان توهم فانتزی هم سهم ما از رویارویی با قطر در دو بازی فقط دو امتیاز بود! پس قطر در کسب سهمیه برزیل رقیبی جدی است. بورا میلوتینوویچ نماینده قطر در کوالالامپور برای شب قرعه‌کشی می‌گوید: «خیلی دوست دارم با کی‌روش موفق شوید اما قطر حریف قدری خواهد بود، البته ایران یکی از دو مدعی اصلی صعود است.»

یه مشت انگیزه
«شش ماه پیش اگر می‌گفتیم در این مرحله حاضر می‌شویم، کسی باور نمی‌کرد.» این‌ها را تئو بوکر سرمربی لبنان می‌گوید. لبنان در مرحله قبل بالاتر از امارات و کویت ایستاد تا اینجا بار دیگر حریف کره‌جنوبی شود؛ «ما مثل ایران و کره نیستیم ولی یک مشت جوان هستیم که فکر می‌کنیم در فوتبال همه چیز ممکن است.» این طرز تفکر ریشه در برد دو بر یک برابر کره‌جنوبی دارد که در بیروت اتفاق افتاد! انگیزه لبنان برای این گروه محترم و بازی در بیروت خطرناک است و البته که لبنان دردسر چندانی برای تیمی که نگاهش به برزیل است نباید داشته باشد! (از جنس اظهارنظرهای روی کاغذ!)

جدی بگیرید
مراسم گروه‌بندی هنوز شروع نشده، وادیم آبراموف کنار کی‌روش نشسته و با او حرف می‌زند؛ «ترجیح می‌دهم با ژاپن همگروه شویم تا تیم شما.» قرعه ازبکستان ولی به نام ایران افتاد تا آرزوی سرمربی‌اش برآورده نشود؛ «بازی در ورزشگاه آزادی خیلی سخت است ولی ازبک‌ها حریف دست و پا بسته‌یی نیستند.» ازبکستان صدرنشین گروه C در مرحله قبل است که با 6 امتیاز اختلاف بالاتر از ژاپن ایستاد! ازبسکتان ژاپن را در ژاپن شکست داد و کره‌شمالی را در دو بازی رفت و برگشت برد تا پرامتیازترین تیم مرحله سوم مقدماتی آسیا شود. آنها با 16 امتیاز، از عراق، کره‌جنوبی، استرالیا و ایران، صدرنشینان گروه‌های A، B، D وE ، امتیاز بیشتری داشتند! بازی‌ها برای ما از تاشکند و از روز یک‌شنبه، 14 خرداد 91، برابر ازبک‌ها شروع می‌شود.

مثلث وحشت
و «کره‌جنوبی» که همیشه کره‌جنوبی است. جنس ترسی که فوتبال ژاپن از ایران دارد، ما به نحوی از کره داریم و به همین خاطر خیلی‌ها تکرار ملبورن را به دوباره سئول ترجیح می‌دادند؛ «سخت‌ترین مسابقه عمرم مسابقه با ایران بود. بازی در آزادی وحشتناک است.» میاموتو کاپیتان سابق تیم ژاپن هنوز هم از ایران و آزادی می‌ترسد، در مقابل نماینده کره‌جنوبی در مراسم قرعه‌کشی می‌گوید: «ایران را شکست می‌دهیم و برای هشتمین بار متوالی صعود می‌کنیم.» و این بخشی از حس ترس جاری بین مثلث قدرت فوتبال آسیاست. آخرین مسابقه ایران در این مرحله، 28 خرداد 92 در شهر سئول است!

از ایران تا برزیل
از تاشکند تا سئول، ورژن برزیلی جاده ابریشم است که «تهران» را به «برازیلیا»، پایتخت فوتبال جهان برای تابستان 2014، متصل می‌کند؛ «جام‌جهانی 2014 برزیل». نخستین گوی قرعه‌کشی به نام ایران بود که مهدوی‌کیا برداشت و ما طبق سیدبندی و برنامه از پیش تعیین شده مسابقات، بین دو پایان نوستالژیک دو دل بودیم؛ ملبورن یا سئول؟ قرعه «سئول» را انتخاب کرد. حالا ماموریت ناتمام «دایی-قطبی» از مشروح وظایف «کارلوس کی‌روش» است؛ «به طور قطع می‌توانیم به جام‌جهانی صعود کنیم.» این را کی‌روش در پایان شب قرعه‌کشی می‌گوید و با یک «اگر» ادامه می‌دهد؛ «اگر طبق برنامه عمل کنیم.»

دستا بالا
جنگ کی‌روش فقط با جبهه مقابل نیست. حریفان این گروه فقط بخشی از دغدغه کارلوس برای رسیدن به برزیل است. زمزمه‌های درگیری‌های پشت جبهه از فردای شب قرعه‌کشی در تهران آغاز شد. «قرعه آسان»، «صعود حتمی»، «عربستان و بحرین که نیستند» و پچ‌پچ‌های دیگر برای آسان نشان دادن (با آسان کردن اشتباه نشود) ماموریت کی‌روش! و اما! اضافه کنید هجمه‌یی سازماندهی شده که علیه فدراسیون کفاشیان برای دوره دوم، از سوی بالانشینان به راه افتاده! از سازمان بازرسی کل کشور تا نق‌های جماعتی که نامزدشان رای نیاورد! که تبعتشان سر راه تیم‌ملی و کی‌روش به زودی سبز خواهد شد. منتظر باشید. این بار خبر کوتاه نیست، دنباله‌دار خواهد شد و شاید تا جا ماندن ایران از بازی‌ها کش بیاید؛ «سازمان بازرسی کل کشور پرونده انتخابات فدراسیون فوتبال را به دادسرای کارکنان دولت ارجاع کرد که پیرو آن علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال به این دادسرا احضار شد.» و همین برای فیفا کافی است!

پی‌نوشت؛ در ایران هم فوتبال را اسم‌ها بازی نمی‌کند ولی به شیوه‌یی منحصر بفرد. فوتبال در ایران جایی بیرون از زمین چمن و پشت میزهای مدیریتی بازی می‌شود.
نکته پرسشی؛ سازمان بازرسی کل کشور هیچ بازرسی کلی دیگری جز پرونده کفاشیان نداشت؟
توضیح؛ پرونده‌های سازمان بازرسی کل کشور با قید فوریت مورد رسیدگی قرار می گیرد.
آرزو؛ ای کاش همه مسوولیت‌ها گردن سازمان بازرسی کل کشور بود.
نتیجه؛ سازمان بازرسی کل کشور

یک‌شنبه 21 اسفند 90
 

چهارشنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۹۰

سپر بلا


استقلال؛ سپر بلای کفاشیان
امیر با قریب می‌آید!؟
رامتین جباری

انتخابات فدراسیون فوتبال تمام شد. علی کفاشیان ماند و سال پر از بزنگاه 91 برای فوتبال ایران دو هفته زودتر از موعد تحویل شد. حسین قریب که از مسیر وزارتخانه ورزش به انتخابات فدراسیون فوتبال آمد، راه دلجویی‌اش از باشگاه استقلال می‌گذرد.
هفته گذشته در اعتماد نوشتیم «در صورت عدم انتخاب قریب حکم مدیرعاملی باشگاه استقلال برای به نام او امضا خواهد شد.» حرف‌های علی فتح‌اله‌زاده پس از ناکامی برای ماندن در جمع هیات‌رییسه فدراسیون تازه، از خروجی خبرگزاری فارس خیلی زود حذف شد اما آنچه که از او در خبرآنلاین باقی ماند نشان می‌دهد، او این پیام تازه را دریافت کرده است؛ «دست از سر ما بازنده‌ها بردارید.»
ایسنا از قول فتح‌اله‌زاده می‌نویسد؛ «انتخابات نشان داد که تهمت‌ها به وزارت ورزش و جوانان صحت ندارد.» او که حالا جایی در فدراسیون فوتبال ندارد، پشت وزیر سنگر می‌گیرد تا محکم‌تر پشت میز مدیریت استقلال بنشیند. زوج «قریب – قلعه‌نویی» اما از دیروز آماده اسباب‌کشی به خیابان 38 غربی علامه جنوبی در سعادت‌آباد شدند.
قریب در روزهای پیش از انتخابات در جمعی خصوصی گفته بود که در تیم‌ملی، امیر را جایگزین کی‌روش خواهد کرد! شایعه‌یی که حتی قلعه‌نویی هم باورش نکرد! او ولی برای استقلال قول همه جور همکاری را به قریب داده تا تلافی ضیافت ناهار تابستان گذشته را با فتح‌اله‌زاده، یک‌جا جبران کند. (کسی که می‌تواند کی‌روش را با امیر در دو کفه یک ترازو بگذارد، بی‌شک کاراکتر قابل مطالعه‌یی است!)
سر فتح‌اله‌زاده بی کلاه ماند. او که نامزد مورد حمایتش در فدراسیون رای آورده، برای خودش آلترناتیو پر قدرتی تراشید؛ قریب هم حالا که به دنیای پر حاشیه فوتبال ایران بازگشته قصد عقب‌نشینی ندارد. او خاطره‌های خوبی از استقلال دارد و موقعیت امروز امیر را دست‌پرورده روزهای حمایت خودش از او می‌داند و مدیریت استقلال که تلافی خوبی برای برچسب «گزینه دولت» است تا حساب‌هایش را با کمپین‌های مخالف و رسانه‌ها باهم صاف کند.
در واکنش به ناکامی او در انتخابات نوشتند؛ «قریب آمد، غریب رفت!» ولی پچ پچ‌های خصوصی می‌گویند شب غریبان قریب سپیده دم آشنایی به رنگ آبی لاجورد خواهد داشت، رنگ پیراهن استقلال و خداحافظی فتح‌اله‌زاده با هر مسندی که یک طرفش وزارت ورزش است!
قریب در پاسخ به این سوال که آیا قصد دارد باز هم در فوتبال فعالیت کند، می‌گوید: «فعلا که در فدراسیون فرصتی نیست!» او ادامه می‌دهد؛ «بازگشتم به استقلال صحت ندارد.» و با لحنی این شایعه را تکذیب می‌کند که اگر تایید می‌کرد باورپذیرتر بود.
شاید بازی ژورنالیستی است؛ حالا که انتخابات فدراسیون تمام شد، بازی با قریب و استقلال گیرایی خاص خودش را دارد ولی فراموش نکنید آرای کفاشیان جدای چارچوب تعریف شده فیفا، ثمره همین رصد «ژورنالیسم ورزشی ایران» بود! حالا هم بازگشت «قریب – قلعه‌نویی» از مسیری می‌گذرد که رسانه‌ها خواهند ساخت؛ مسیری که امروز بن‌بست است و مثلث «وزیر – قریب - امیر» برای بازکردن راه عبور کار سختی دارند.
پی‌نوشت؛ یک سوال جا ماند؛ جدای همه این بازی‌ها، آیا امیر حاضر است استقلال موفق (قهرمان احتمالی لیگ‌برتر یا جام‌حذفی یا هردو) را تحویل بگیرد؟
توضیح؛ تجربه می‌گوید امیر استقلال بحران زده را همیشه برای تحویل «مناسب‌ترین استقلال» می‌داند؛ «تیم نهم و سیزدهم را گرفتم، قهرمان کردم.» این مونولوگ همیشگی و ثابت امیر است برای استقلال!
نتیجه پرسشی؛ آیا استقلال با «فتح‌اله‌زاده - مظلومی» جامی می‌گیرد؟
پیش‌بینی ماضی؛ استقلال سپر بلای کفاشیان شد!
چهارشنبه 17 اسفند 90