خستگی «فوتبال» از استقلال و پرسپولیس!
نفسهای افتاده
رامتین جباری
فردا ساعت 6 و پسفردا هشت و بیست دقیقه شب، پرسپولیس بحرانی و
استقلال بیرمق، به ترتیب به مصاف الهلال عربستان و الریان قطر میروند
تا تکلیفشان را با خودشان در لیگ قهرمانان آسیا هم روشن کنند. پرسپولیس بر خلاف
وضعیت اسفبارش در لیگبرتر، صدرنشین گروه D آسیا است و شکست الهلال در تهران تضمین این صدرنشینی
خواهد شد! استقلال اما شبیه شرایطش در لیگ ایران، تیم موفقی نمایی است که شانسهایش
را بیشتر روی کاغذ جستجو میکند و هر چه که پیش میرود برای موفقیت باید دست به
دامن معجزههای احتمالی شود؛ از بد حادثه هر دو تیم میزبانند! و «بد حادثه» یعنی
پرسپولیس چهار روز بعد از شکست چهار به یک و استقلال چهار روز پس از جا ماندن از
کورس قهرمانی جذابیتی برای استادیوم بزرگ آزادی ندارد که خود را به زحمت بیاندازد
تا هواداران را برای لبریز شدن مجاب کند.
علی فتحالهزاده که شانس آورد فصل 91-90 فوتبال ایران
عملاً تمام شده وگرنه معلوم نبود به پایانش با همین عنوان مدیرعاملی میرسید یا نه!
با دل خوش روی خط برنامههای تلویزیونی میآید و از هواداران فوتبالزده استقلال
میخواهد رکورد پرتماشاگرترین مسابقه فوتبال را در آسیا بشکنند! پرسپولیس هم که
همه تخممرغهایش را در سبد آودوکیچ و شیث و پولادی گذاشته، تصور میکند همه
مصائبش در لیگبرتر نداشتن همین سه بازیکن است و دل به باوری خوش کرده که دو چهره
متضاد ناکام و کامیاب در لیگ ایران و آسیا دارد! دو چهرهیی که برابر الغرافه در
تهران نسبتاً به هم شبیه شد تا رویانیان هم فرق فوتبال را با شرکت مادر تخصصی حمل
و نقل ریلی و سهمیه بندی بنزین و فرماندهی راهنمایی و رانندگی به چشم ببیند!
فوتبال ایرانی چه خاصیتی ویژهیی دارد معلوم نیست اما هر چه
که هست بازیکنها را خسته، کادرفنی را از بازیکنها خستهتر، هواداران را از هر
دویشان و «فوتبال استاندارد» را از همگی این ها کلافه میکند! و تازه امروز وقتی
است که با شرمندگی تمام باید از شما طرفدار استقلال یا پرسپولیس تقاضا شود برای
حمایت تیم محبوبتان به استادیوم بروید و مثلاً فراموش کنید اعضای هیاتمدیره تیمتان
آنقدر عقلشان ظرفیت محاسبه و توان زمانبندی نداشت که تسویه حسابهای شخصی را فقط
دو هفته به تعویق بیاندازند، یا یادتان برود که در دو بازی آخر هشت گل خوردهاید و
دروازهبان خوشنمک تیم، هواداران را به خوردن یخ در بهشت دعوت کرده! البته فوتبال
ایرانی همین است؛ اگر فردا پرسپولیس الهلال را گلباران کرد یا استقلال دمار از
روزگار الریان هم درآورد باز نباید تعجب کرد! آن وقت همان آقایانی که این روزها با
مصاحبههای تخریبی، خودی در روزنامهها و خبرها نشان دادند میگویند این ما بودیم
که شوک وارد کردیم و آقای مدیر از نرخ گل و بلبل ماه اردیبهشت میگوید و نتیجه میگیریم
که استراحت کاپیتان برابر تراکتور، مقابل الهلال جواب داد!
استقلال یا پرسپولیس، چه آن یکی که قهرمان جامحذفی است و
هنوز هم روی کاغذ شانسی برای قهرمانی لیگبرتر دارد، چه دومی که روی همان کاغذ
مدعی! سقوط به لیگیک است، اگر همین لحظه همه قهرمانیها و جامهای ممکن و ناممکن
را هم به دست بیاورند باز هیچچیز در معادلات پوسیده تصمیمسازان فوتبال ایرانی تغییر
نمیکند! این فوتبال کارش جایی گیر است که توِ تماشاگر را از فوتبال ایرانی بیزار
میکند؛ نه از مدیریت سازمانی سرش میشود، نه از مدیریت بحران و نه فلسفه «تیم
مردمی» را میفهمد؛ «در ايران رسم بر اين است که يک عده بيکار که دوست و رفيق
مقامات هستند، به عنوان اعضای هياتمديره انتخاب میشوند وگرنه در تيمهای مطرح
دنيا اعضای هياتمديره بر اساس تخصص و تواناييهايشان انتخاب میشوند و از هيچ کوششی
برای موفقيت تيم دريغ نمیکنند. اگر بر اساس قوانين کنفدراسيون آسيا در انتخاب
اعضای هياتمديره اجباری است، عدهیی را بصورت صوری انتخاب كنيد، رستورانی خوب را
هر از گاهی برايشان انتخاب کرده تا آنجا چلوکبابشان را بخورند و بروند دنبال زندگیشان
و در کار تیم دخالت نکنند.» اینها را «ناصرحجازی» همین 31 فروردین پارسال گفت.
سهشنبه 12 اردیبهشت 91
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر