شنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۹۱

جام‌های کاغذی


چرا بعضی‌ها قهرمانی‌های امیر را دوست ندارند؟

جام‌های کاغذی

رامتین جباری

امیرقلعه‌نویی هیچ جا هیچ‌چیز درباره رامین محرم‌نژاد نگفت که چرا از نوشهر به تهران آمد و چرا یک فصل تمام به نیمکت قل و زنجیر شد. فصل قبلش محرم‌نژاد توپی را که در هیجده قدم تمیش در اختیار داشت به سیاوش اکبرپور هدیه داد تا او برای گل برتری استقلال آن را به رضاعنایتی برساند. استقلال با سه امتیازی که هدیه اشتباه محض مدافع شموشک بود به تهران بازگشت تا در کورس قهرمانی باقی بماند. عین همین اتفاق در فینال جام‌حذفی سال87 هم افتاد!

ناجی
استقلال در فصل کابوسی 87-86 پس از حجازی و فیروزکریمی به امیر رسید تا قلعه‌نویی با تیمی که قبل از او به فینال آمده بود، از میان‌بر جام‌حذفی لقب «ناجی استقلال» را به ژنرالش سنجاق کند. استقلال بازی رفت را در رشت یک هیچ به پگاه باخت تا امیر برای بازی برگشت برنامه‌ریزی دقیق‌تری کند. ابراهیم تقی‌پور که زمانی مدافع تیم‌ملی هم بود در تهران بیشتر دربند درگیری شخصی با بازیکن‌های حریف شد تا دفع توپ‌هایشان! شاگردان امیر بازی را در 120دقیقه سه بر صفر بردند تا تیم درهم شکسته آن روزهای استقلال با امیر «قهرمان» شود. تقی‌پور به سفارش یکی از دوستان ورزشی‌نویس قلعه‌نویی، اولین خرید امیر برای فصل بعد بود که تقریباً به سرنوشت نیمکتی محرم‌نژاد دچار شد.
حراج کارت زرد
شاید از بدشانسی امیر است که چشمش بازیکن‌هایی را می‌گیرد که در بازی‌های سرنوشت‌ساز، مقابل تیم‌هایش گاف‌های موثری می‌دهند، چشم‌هایی که حتی بازیکن‌های محروم شده حریف را هم در میدان‌های رو در رو به خوبی رصد می‌کند تا سهمی از آینده امیر داشته باشند؛ لیگ هشتم برای قلعه‌نویی لیگِ اثبات بود که جز او کسی از پس استقلال بر‌نمی‌آید. ابراهیم توره با یک خطای بی‌دلیل برابر داماش سه اخطاره شد و داربی را از دست داد تا خط حمله پرسپولیس مقابل تیم امیر عقیم شود. بعدها که رابطه رضا رجبی با قلعه‌نویی شکراب شد روایت‌های مختلفی از اخطار سوم توره دهان به دهان پیچید. لیگ نهم که امیر به سپاهان رفت، ابراهیم توره هم از پرسپولیس به سپاهان پیوست! شبیه همین اتفاق را هفته پیش علی‌اصغر مدیرروستا تعریف می‌کرد که میثم بائو عمداً خودش را سه اخطاره کرد تا مقابل تراکتور محروم شود، اتفاقی که اگرچه جواب نصف و نیمه بائو را در پی داشت اما مثل همیشه کسی از امیر چیزی نشنید.

خود فروخته
هفته پایانی همان لیگ‌هشتم، ذوب‌آهن که با بی‌تجربگی تمام جشن قهرمانی را جلوتر از موعد کناره زاینده‌رود گرفت، مهمان فولادخوزستان و مجید جلالی بود، استقلال قلعه‌نویی هم به مشهد رفت، یک تساوی کافی بود تا دست ذوبی‌ها به جام برسد؛ عیسی اندوی دوست صمیمی ابراهیم توره و دروازه‌بان ذوب‌آهن که فارسی را با لهجه اصفهانی صحبت می‌کرد با دو متر و دو سانتی‌متر قد چهار گل از فولاد خورد تا استقلال با تک گل جان‌واریو قهرمان غیرمنتظره لیگ هشتم شود. امیر که با خوشحالی دور زمین می‌دوید انگشت اشاره‌اش را بالا گرفت و با صدای گرفته داد می‌زد؛ «جلالی خیلی مَرده!» این ریشه همان کنایه‌یی است که عادل دو هفته پیش در برنامه نود به قلعه‌نویی می‌زد که او را به واکنش تندی وادار کرد. حسن روشن یکی دو سال پیش به خبرورزشی گفت: «اگر یادتان باشد گلر خارجی ذوب‌آهن در یک بازی حساس خودش را فروخت.» واعظ آشتیانی هم که همان سال مدیرعامل استقلالِ قهرمان بود برای فصل بعدش امیر را رد کرد، او معتقد بود؛ «جامی که با خرید بازیکن حریف به دست بیاید ارزشی ندارد. ما دنبال فوتبال پاک هستیم.» از لیگ نهم سازمان لیگ هم قانون منع استفاده از دروازه‌بان خارجی را در لیگ‌برتر وضع کرد. شاید برای همین امروز سپاهانی‌ها، از کرانچار تا بازیکن‌ها، تکه ظریفی به قهرمانی‌های دو فصل گذشته‌شان می‌اندازند؛ «امسال قهرمان پاک لیگ هستیم»!

شایعه بازار
بازار شایعات اینچنینی پشت سر امیر چنان داغ است که حتی انتقال مهدی کریمیان را از برق‌شیراز به سپاهان به ریز اطلاعاتی ربط داده‌اند که کریمیان از ارنج تیمش به اطرافیان قلعه‌نویی می‌داده؛ ناصرحجازی در مصاحبه‌یی با خبر درباره تفاوت‌های شیوه کارش با موفق‌ترین مربی دهه اخیر فوتبال ایران به همین دو اتفاق آخر اشاره کرد و گفت: «من هیچ‌وقت نمی‌توانم اینگونه کار کنم.»

گل‌های کاغذی
حالا هم پس از باخت سنگین پرسپولیس به تراکتورسازی، روزنامه‌یی که تا همین اواخر حتی تیترهای روز بعدش را با امیر چک می‌کرد، با تیتر «تق گل‌های تراکتور درآمد» خبر از بانی اصلی گل‌های خورده میثاق و مدیر برنامه‌یی داد که در خدمت قلعه‌نویی هم هست. هشت مهر 90، امیر در کنفرانس خبری پس از بازی مقابل مس می‌گوید: «در مملکت ما اگر سالم کار کنی ریشه‌ات را می‌زنند.»!

مهر سکوت
خیلی‌ها این شایعه‌ها را باور کرده‌اند، خیلی‌های دیگر هم که شایعه‌ها را شایعه می‌دانند سکوت امیر مجابشان کرده که تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها! بعضی‌ها هم که فقط همین جام‌ها را دوست دارند؛ یکی از خبرنگارهای ورزشی در کامنتی برای کسی که از بازگشت امیر به استقلال ابراز نگرانی کرده‌بود می‌نویسد؛ «میاد چرا نیاد؟ عوضی یا غیرعوضی واسمون جام میاره!»

چهره ماندگار
یکی به شوخی می‌گفت اگر تراکتورسازی در کار ساخت تانک و نفربر هم بود باز رفتن بازیکن‌های آس سرباز به این تیم جای سوال داشت! انگار درجه ژنرالی امیر رسمیت پیدا کرده؛ «اردشیر قلعه‌نویی» فرزند محمد، متولد اول آذر 1342، محله نازی‌آباد تهران، به شماره شناسنامه 4431، «ژنرال» و «امیرخان» و «امیرپاشا» شد اما در سنگ حافظه ماندگار فوتبال ایران چه حک خواهد شد مشخص نیست! تاریخ قاضی بی‌ملاحظه و بی‌رحمی است.

هیچ نظری موجود نیست: