فوتبالِ ما یا مصائبِ مسیح
رامتین جباری
بی سلیقگی نکنید! دیوارها را روی سر «پرویز مظلومی» خراب کنید و فراموش کنیم «مصطفی دنیزلی» روزگاری متهم بود که مرد روزهای بزرگ نیست! یادتان میآید؟ پاس، روزهایی که تیمی از تهران بود، مرحله یکچهارم نهایی باشگاههای آسیا، دقیقه 83؛ پاس 3 العین یک و تیم دنیزلی که کمتر از دو دقیقه دو گل میخورد و در خانه حذف میشود! یا لیگ برتر، دوره پنجم؛ پاستهران صدرنشین است و مدعی اول قهرمانی، دنیزلی در گام آخر با مدیرعامل باشگاه ناسازگاری میکند، به اصفهان نمیرود و تیم بدون سرمربی سه بر صفر به ذوبآهن میبازد، پاس با 58 امتیاز نایبقهرمان و استقلالِ 59 امتیازی قهرمان میشود. دنیزلی تابستان سال بعدش به پرسپولیس آمد و دو جامحذفی را از دست داد و آن شب بدرقه، که با چهار گل، از ورزشگاه آزادی به ازمیر، برگزار شد!
آنروزها کسانی که حامی دنیزلی بودند در اقلیت و آنهایی که با ژست کارشناس، تاریخ مصرف او را تمامشده میدانستند اکثریت بودند؛ اکثریتی که همیشه درست فکر نمیکند، اکثریتی که باور نمیکرد زمین به دور خورشید میچرخد، همان اکثریتی که مسیح را به صلیب کشید!
آنروزها کسانی که حامی دنیزلی بودند در اقلیت و آنهایی که با ژست کارشناس، تاریخ مصرف او را تمامشده میدانستند اکثریت بودند؛ اکثریتی که همیشه درست فکر نمیکند، اکثریتی که باور نمیکرد زمین به دور خورشید میچرخد، همان اکثریتی که مسیح را به صلیب کشید!
با بشیکتاش که قهرمان لیگ و جامحذفی ترکیه شد، سکهی دو ریالی بعضی افتاد، موبایلشان آنتن داد و به چشم دیدند که زمین مرکز عالم نیست! حالا دنیزلی شد مصطفیپاشا و آرزوی دستنیافتنی خیلیها و او که قبل از ترک تهران گفته بود: «خدا کند روزی برای برگشتن من، خواهش نکنید.»
ما ولی همانیم که بودیم، با فقط دیدن یک غوره سردیمان میشود و اگر کسی از کشمش بگوید از گرمی میمیریم! حکایت پرویز مظلومی است؛ دیوارها را روی سر او خراب میکنیم و فراموش میکنیم که مثلاً صباباتری را قهرمان دستهیک کرد و به لیگبرتر آورد، با تیمملی ب قهرمان غرب آسیا شد، ابومسلم قعرنشین را نیمفصل دوم که تحویل گرفت، بهترین تیم شهرستانی شد و با مسکرمان سهمیه آسیایی گرفت. پرویز مظلومی همانی است که در تاریخ داربی رکوردار یکتای چهار برد پیاپی است و امروز همینی است که میبینید؛ نماد یک مرد شکستخورده که از فوتبال چیزی نمیداند!
این خاصیت ویژه نبردهای بزرگ است، نبردی از جنس داربی که یکشبه سرنوشتها را جابهجا میکند. اما اگر فردا روزی پرسپولیس چند هفتهیی ناکام شد، اگر فصل بعد با دنیزلی دو سه بازی نتیجه گرفت، یاد داربی 74 و ده دقیقه آخرش بیفتید.
نه با ده دقیقه پایانی «پاس - العین» سردیمان شود، نه با ده دقیقه آخر بازی «استقلال - پرسپولیس» گرمی! یاد بگیریم فوتبال فقط یک نود دقیقه نیست، دستکم یک سال، یک فصل ممتد است، با همهی بالا و پایینها، و بردها و باختها؛ حمایت از مظلومی پیشکش، روز خوب دنیزلی را به دست فراموشی ندهید! تصویرهایی از جنس مظلومی، از جنس دنیزلی، از جنس فوتبال اند؛ پای روزهای بدشان بایستیم، بایستید.
یکشنبه 16 بهمن 90
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر