پنجشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۹۰

دربی 71





  
ضربان قلب‌ها را با نبضِ دربی تنظیم‌ کنید
هت‌تریک آبی یا انتقام سرخ
رامتین جباری                    

قاب دونفره «مارلون‌براندو- آل‌پاچینو» در پدرخوانده، برای تکرار رویای دست‌نیافتنی دوست‌داران فیلم است. هنرمندانه‌ترین سینمای روز هم، هرگز طعم فریمی از سینمای کلاسیک را ندارد که ظرفیت جادادن غول‌های هنرهفتم را در یک سکانس داشت. هیجان حضور ستاره‌هایی که از عکس‌های تمام‌قدشان روی دیوار جدا می‌شوند، جان می‌گیرند و می‌آیند وسط میدان؛ اینجا تقابل «استقلال - پرسپولیس»، روزهایی که ردپایی از ستاره‌های کلاسیکش دارد خواستنی‌تر است. شاید بعد از پانزده مهر1362 و عکس یادگاری کاپیتان«ناصر حجازی» و کاپیتان«علی پروین» با محمد صالحی*، در حالیکه سرگرم مقدمات دربی بیست‌وششم ‌اند، دیگر دوربین هیچ عکاسی، تصویری را به یاد نمی‌آورد که هر دو سوی داور، ابرستاره، کاریزماتیک و بی‌اندازه دوست‌داشتنی باشند؛ حالا تا فردا 25 شهریور 90، بعد از 10205 روز، ‌یک‌باردیگر عکس یادگاری آغاز دربی، به تاریخ مصور می‌پیوندد؛ جایی که «فرهاد مجیدی» و «علی کریمی»، از آخرین نسل ستاره‌های نوستالژیک و محبوبند که به این قواره می‌آیند و هنوز طعم خوبِ خاطره دارند؛ این 7 و 8 دوست‌داشتنی.
خداحافظ رفیق
«استقلال را می‌بریم.» حمید استیلی کری را خیلی زود شروع کرد. چهارهفته کابوسی او در آغاز با فقط دو امتیاز، آنقدر کشنده‌ بود که برای مهارش چاره‌یی جز منحرف کردن افکارعمومی به سمت دربی نداشت، جایی که هواداران پرسپولیس به شدت نگرانش بودند و هفته هفتم را برای این دیدار حیثیتی زود می‌دانستند. برد قاطع نفت‌آبادان و نمایش دلپذیر مقابل ذوب‌آهنِ همیشه مدعی در اصفهان، اعتماد به‌نفس را به پسران سرخ تهران بازگرداند که حالا برای دربی71 لحظه‌شماری می‌کنند. استیلی می‌داند سه امتیاز دیدار با رقیب سنتی، سند ماندگاری‌اش را مهر و امضاء می‌کند و دیگر موج صدای «دایی، دایی»گفتن‌ها قطع می‌شود. این راز جاودانه دربی است؛ یک‌شبه «محبوب‌ترین» شدن و چسبیدن پسوند «خان» به اسم کوچک. استیلی برای «حمیدخان» شدن به این برد نیاز مبرم دارد تا «حمید-وار» از پرسپولیس جدا نشود، به‌ویژه که حاج‌حبیب کاشانی با احساس سایه گروه جدید هیات‌مدیره و «مجید فرخزادی»، بیش از این پای رفاقت‌های قدیمی هزینه نخواهدکرد و شاید روزنامه شخصی‌اش باردیگر با این تیتر روی دکه‌ها برود؛ «آدیوس آمیگو»

پسران آبی
«تیمی که قهرمان می‌شود، چند باخت هم می‌آورد.» فلسفه‌یی که سه امتیاز مصاف حیثیتی با امیر را از پسران آبی شهر تهران گرفت تا کهکشانی‌ها برای «بحران» مستعد شوند؛ این «چند باخت» مکتب فکری مظلومی اگر به تراکتور و پرسپولیس باشد، نه فقط قهرمانی که نیمکت را هم از او می‌گیرد. خوزه‌ مورینیو از قول انیشتن می‌گوید: «تنها نیرویی که از انرژی بخار، الکتریسیته و اتم قدرت بیشتری دارد، اراده است.» خوزه ادامه می‌دهد؛ «آلبرت آدم احمقی نبود، با اراده می‌شود هرکاری کرد.» میل غیر ارادی برای داشتن چند باخت، انگیزه را از چشم‌ها می‌گیرد؛ برای هوادار استقلال قهرمانی با غلبه بر پرسپولیس «قیمت» دارد، نه اینکه به هر قیمتی «قهرمان» شود. مظلومی اگر به برد سوم و هت‌تریک آبی فکر کند، با تغییر مشی اراده، می‌تواند آن‌را برای ثبت نتیجه‌یی تاریخی بکارگیرد و فراموش نکند دو دربی فصل دهم از محکم‌ترین دلیل‌های اعتماد دوباره به «پرویز مظلومی» برای لیگ‌یازدهم بود. او می‌داند چه اعجازی منتظر مرد برنده دربی است! پس «در شرایط عادی برنده‌ باش. در شرایط غیرعادی، قطعاً برنده‌ باش.» مورینیو می‌گوید.
آخرین امید
«استقلال - پرسپولیس»، «سلتیک - رنجرز» نیست که جنگ مذاهب باشد، «رم - لاتزیو» هم نیست که دعوای چپی‌ها با جناح راست باشد، دربی تهران حتی روزهایی که «تاج – پرسپولیس» بود و اسمش دربی نبود؛ متعلق به مردم بود و روح فوتبال، اما ژست‌های‌ روشنفکری هم می‌داند اندازه امتیاز «برنده دربی» همانی است که سال‌ها پیش علی‌پروین گفت: «به همه تیم‌ها ببازید، این بازی را ببرید.» دربی خیلی بیشتر از سه امتیاز می‌ارزد و تنها ضعف برخورنده‌اش آن «سکوهای خالی» است که به اسم مدیریتِ جمعیت، چندسالی است خالی نگه‌می‌دارند و هواداران پرعطشی که به درهای بسته‌یی می‌خورند که پیش از پرشدن ورزشگاه قفل و زنجیرند؛ مرزی که آبی و قرمز بین‌شان می‌کشند، غرور و تعصب است و برای‌شان عکس دونفره «هفت آبی -هشت قرمز» کنار هم خریدنی است. خوش‌بختی یعنی به‌اندازه بزرگ دیدن چیزهای کوچک؛ اگر دربی هنوز ته‌مانده امیدی برای لذت بردن از فوتبال ایرانی است، این امید را از دست ندهید و با لمس ضربان دقایق دربی71، خوش‌وقت باشید که دربی يعنی؛ هيچ‌چيز نهايی نيست حتی زمانی كه نهايی به نظر می‌رسد.

*داور دربی 26، «حمید خوشخوان» بود.
پنج‌شنبه 24 شهریور 90

هیچ نظری موجود نیست: