بودجه دولتی، مدیران دولتی، لیگ دولتی
ستارههای میلیاردی
رامتین جباری
نگاه یک- سال گذشته همین موقع، تلاش میکردند
تا به فکر یک سقف باشند؛ 350 میلیون. قبلترش سپاهان که سقف را با خاک یکسان کرده
بود قهرمان شده بود و حالا رقبا مدعیاند نظارت کافی نبوده، این قانون قدرت اجرایی
ندارد و به مضحکهیی در فوتبال ما تبدیل شده است. کمیتههای بررسی، نظارت و اعمال
قانون یکی یکی در فدراسیون فوتبال تاسیس میشوند و از سازمان لیگ تا کمیته
انضباطی، کمیته تخلفات حرفهای و منشور لیگ درباره سقف اظهارنظر میکنند.
نگاه دو- «با تاکید دوباره بر رعایت سقف 350 میلیون تومان
برای قرارداد مربیان و بازیکنان لیگبرتری به باشگاهها هشدار میدهم که از تنظیم
قراردادهای صوری خودداری کنند چرا که سازمان لیگ با هرگونه تخلفی در این زمینه
قاطعانه برخورد خواهد کرد و بازیکنانی که سقف تعیین شده را رعایت نکنند با محرومیت
یکساله روبرو خواهند شد.» این یکی از بامزهترین اظهارنظرهای
اینچنینی بود که رئیس وقت سازمان لیگ با همان قاطعیتی گفت که قرار بود با
بازیکنانی که سقف تعیین شده را رعایت نکنند برخورد کند!
نگاه سه- سقف قرارداد روی ستونهایی که
از پایه به شدت لق میزد دوام نیاورد، فرو ریخت و از تبعات خرابیاش بازیکنهایی
شد که سقف زیر پایشان آمد؛ جای کف با سقف عوض شد. حالا اگر به بازیکنی که پای
راستش به آن یکی پنالتی میزند بگویی «قرارداد؟»، از 350 میلیون به بالا را میگوید
قرارداد! هرچند تعداد صفرها را با دست هم به سختی میشمارد.
نگاه چهار- برای لیگ دوازدهم بساط قانونی
که خندهآور [هم گریهآور] بود تا بازدارنده عملاً برچیده شد تا امروز همان بازیکنها
تصور کنند حالا که سقف نیست باید قرارداد را با فرمولهای تازهتری، که به گمانشان
حقشان است، ببندند! رقمهای میلیاردی اینور و آنور میشوند. وقتی پای میلیارد
در میان است مثلث «مدیر-دلال-مربی» خوب به هم میآیند. مجتبی جباری که نیمه بیشتر
یک لیگ 34 هفتهیی را به فیزیوتراپی، ریکاوری، بدنسازی و ترمیم زانو، رباط صلیبی،
مینیسک و مچ خرابش سپری میکند در سن 31 سالگی زیر بار پیشنهاد 900 میلیونی
استقلال نمیرود! ستارههای خط دفاعی پرسپولیس، با 32 و 34 سال سن، هر کدام
قرارداد میلیاردی امضا میکنند که متمم و ضمیمههایی هم دارد. آقای گل لیگ یازدهم
به 5/1میلیارد استقلال نه گفته و با پرسپولیس ثبت کرده است! سایرین هم به همین
منوال، دیگر بستن قرارداد 500میلیونی برای فوتبالیستهای لیگبرتر ما افت دارد!
نگاه پنج- باشگاه پرسپولیس از بدهی 18
میلیاردی میگوید. رقم بدهکاری استقلال از 5 میلیارد بالاتر است. باقی باشگاهها
هم حال و روز مساعدتری ندارند؛ نه یک تراز مالی که حقیقی باشد، نه حداقل مناسبات
کسب و کار که لازمه امروز یک باشگاه فوتبال است که طبق مقررات AFC باید ثبت تجاری داشته باشد. برنامه چشمانداز هم که در
باشگاههای ما مدتها است از حدقه درآمده!
نگاه شش- مدیریت فوتبال ما همه را به مسخره میگیرند. میروند زیر پل
میرداماد، صد تومان میدهند به ثبت شرکتها، اسم چند نفری را روی کاغذ مینویسند،
امضایی میدهند و قبل از ظهر با شرکت تجاری ثبت شده به اسم باشگاه، همان حوالی به
چلوکبابی میروند تا ناهاری به بدن بزنند و با دهان پر وقتی طاقار دوغ را سر میکشند
به ریش قوانین AFC و
فوتبال حرفهای بخندند. بعد از ظهر هم با شکم سیر قراردادهای میلیاردی را به نام
بمبهایشان میترکانند.
نگاه هفت- خزانه دولت بودجه فوتبال را راساً تامین میکند؛ یکی پایش
روی معدن مس است، یکی دستی در ذوب و صنایع فولاد دارد، آن یکی سرمایه نظامی و
سپاهی، یکی هم وزارتخانه و کارخانههای دولت و شرکتهای مادر تخصصی و نفت و گاز و
بنزین؛ به تعبیر عامیانه پول مردم یا همان پول نفت یا هر عبارت دیگری که در موارد
اینچنینی تکه کلام مردم است.
نگاه هشت- بودجههای میلیاردی خرج فوتبالی میشود که نه استادیوم
دارد، نه باشگاه، نه پشتوانه. نه مدیر متخصص تربیت کرده، نه مربی کاربلد تمام عیار
دارد، نه بازیکن استاندارد. لژیونرهایش از دوبی و دوحه دورتر نمیروند و پدیدههایش
هم بیشتر از چند هفته دوام ندارند؛ اسمها و ستارههای زینتی با عمر موقت ثمره
فوتبالی است که با نفت کار میکند!
چهارشنبه 31 خرداد 91
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر