سه‌شنبه، مهر ۲۶، ۱۳۹۰

دو راهی


دو راهی خروج پیش روی حمید
رامتین جباری

استیلی دو راه پیش رو دارد؛ استعفاء یا انتظار. او می‌تواند منتظر حکم اخراجش باشد یا از همان راهی که حاج‌حبیب کاشانی پیش پایش گذاشت، خودش برود. ورود حمید به پرسپولیس از دروازه رفاقت با حاج‌حبیب، ورژن امروزی و به تکرار گفته شده آن قصه قدیمی است که دوستی برخی از خاله‌ها را در تاریخ ادبیات روایی جاودانه کرد! حیمد تا پیش از نشستن روی نیمکت داغ پرسپولیس، از مربیان نسبتاً نوگرایی به حساب می‌آمد که دغدغه‌اش فوتبال و یادگیری بود؛ هنوز قهرمانی فصل 87-86 کم و بیش به پای او بود، روزهای خوب استیل‌آذین و نمایش دلپذیر شاهین‌بوشهر که همگی نشان از ظهور یک استعداد نو در دایره بسته مربیان ایران داشت.
کاشانی از یک سو و آمادگی «استیلی» برای عبور از راه‌های میان‌بر از سوی دیگر، آینده حرفه‌یی این مربی را به خطر انداخت. حالا احتمال ادامه پرسپولیس با حمید کمتر از همیشه است؛ رویانیان که بواسطه ناآشنایی، با خود قرار داشت تا سه ماه هیچ اظهارنظری درباره فوتبال نداشته باشد، اراده سخت نظامی‌اش در برابر جاذبه رسانه‌های ورزشی به آسانی شکست و با این جمله آغازین که «قراربود مصاحبه نکنم ولی بخاطر شما و مردم گفتو گو می‌کنم»! در آخرین حصورش می‌گوید: «به سرمربی‌گری واحد معتقد نیستم. من نظام مربی‌گری را در پرسپولیس راه‌اندازی می‌کنم. خواهید دید!»
جدای اینکه چنین اعتقادی، به هیچ زبانِ فوتبالی قابل ترجمه نیست، نخستین برداشت از این باور، «عدم استقلال» سرمربی است. استیلی حالا نه موفق است، نه اجازه خواهد داشت «مستقل» عمل کند. او بزودی ابرازی برای نشان دادن «اعمال مدیریت» هم خواهد شد تا همه کمبودهای این فصل را با نام حمید تمام کنند. تیمی که تا امروز 60% از امتیازهای ممکن را از دست داده و با 12 امتیاز از ده بازی، در رده دهم جدول متوقف شده و از پرسپولیس آسیب‌پذیرترین پرسپولیس تاریخ را ساخته است. کاشانی از پرسپولیس به شهرت و آشنایی با اهرم‌های پرقدرت فوتبال رسید و با دست‌هایی رفت که پر بود. سردار از کارت سوخت و شرکت مادر تخصصی حمل و نقل ریلی به پرسپولیس آمد و اکنون از جاذبه‌های پرمخاطب فوتبال لذت می‌برد؛ استیلی اما وقتی خواهد رفت یا رفته خواهد شد! که با سنجاق شدن به گروه مربیان ناموفق، دست‌هایش قطعاً خالی است.
سه‌شنبه 26 مهر 90
 

هیچ نظری موجود نیست: