پایان عصر داربیهای مهیج
توپبازی روی مدار گوجه
رامتین جباری
یک ساعت قبل از شروع بازی،
ترکیب دو تیم روی خروجی خبرگزاریها آمد. نیلسون کوریاجونیور، دروازهبان پرسپولیس
خواهد بود. شهاب گردان، یکی از چند ستاره میلیاردی سرخپوشان روی نیمکت است. کنار
شهاب هم گرانترین بازیکن تاریخ پرسپولیس نشسته؛ کریم انصاریفرد. اگر رویانیان
خبر داشت که این خریدهای میلیاردی از اسباب تزئین نیمکت برای داربی فراتر نمیروند،
میلیاردهایش را جای دیگری خرج میکرد. کیروش از جایگاه ویژه فقط میتواند طرز
نشستن بازیکن تیمملی را روی نیمکت به دقت رصد کند.
پدیده سه گله داربی 74 هم
نیمکتنشین محض بود؛ «ایمون زائد» دل مانوئل را نبرده! دست امیر در نبود مجتبی،
خسرو حیدری و میداوودی، برای چینش نفراتش همچنان بازتر از پیرمرد بود. روی کاغذ
امیر چهار چهار دو را سیستم مناسبی برای مقابله با پرسپولیس میداند. اگرچه سیاوش
اکبرپور با شعاع حرکتی که پشت سر آرش تعریف شده، عملاً استقلال را چهار سه دو یک
میکند. از اردوی سرخ، اینکه مهدی مهدویکیا و علی کریمی فیکس به میدان میآیند
ثابت میکند سر بزنگاه، هنوز جز نسل طلایی 96 فوتبال ایران کسی قابل اعتماد نیست.
از ترکیب به میدان آمده دو تیم، 9 نفر از بازیکنان تیمملی حاضرند. یکی دو نفری هم
حین بازی اضافه میشوند. ژوزه و امیر بازی را از همین جا شروع کردند. هر دو مربی
به سه تعویض مجاز دل بستهاند. این داربی پیراهن تیمملی را از چند نفر پس خواهد
گرفت؟ جواب پیش کارلوس کیروش است که با چشمهایی خیره از خط و ربط زمین آزادی،
راه رسیدن به برزیل 2014 را ترسیم میکند! کیروش در آخرین مصاحبه منتشر شدهاش
وضعیت را اینگونه شرح میدهد؛ «آنها ازکنار جنگل رد میشوند و میبینند که جنگل
در آتش میسوزد ولی وانمود میکنند که در جنگل باران میبارد. وقتی با رسانهها
سخن میگویند، میگویند امروز روز بسیار زیبایی در جنگل بود بخاطر اینکه برف میبارید.»
کیروش اینها را برای گروهی از منتقدین تیمملی میگوید که با تغییر کوچکی در فعل
و فاعل برای هر زمینه دیگری هم کاربردی میشود. نمونهاش مصاحبههای قبل و بعد از
داربی این دو سرمربی! امیر وعده داده بود داربی 75 بهترین داربی تاریخ خواهد شد.
بعد از بازی هم گفت: «حالا مطمئن شدم که این تیم قهرمان میشود.» شاید فرستادن
حنیف عمرانزاده از قلب دفاع یارکوب به جای مهاجم هدف، کلمه رمز امیر برای ثبت در
تاریخ و رسیدن به جام قهرمانی است. آلترناتیو حنیف هم جیلوید ساموئل خواهد بود و
اینکه توپ را از هرکجای زمین روی دروازه بریزید. ژوزه مانوئل هم دستکمی از امیر
ندارد، او میگوید؛ «به ترکیب ایدهآل تیم رسیدم و دیگر به این تیم دست نمیزنم.»
مشخص نیست چه کسی و چطور ژوزه را توجیه کرده! پرسپولیس برای قهرمانی بسته شده یا
برای ماندن در لیگ!؟ ترکیبی که با ماموریت نباختن به زمین مسابقه میآید، با یک
تساوی مقابل «استقلال بدون برنامه» به دستاورد «ترکیب ثابت» میرسد! مثل پوشش
تلویزیونی، هلیکوپتر صداوسیما و نماهایی که حداقل المانهای جذابیت را هم نداشت و
فقط به چشم گزارشگر مسابقه میآمد، همه اجزای بازی روز جمعه دقیقاً با خود مسابقه
همخوانی داشت. آنها دست به دست هم داده بودند تا حوصله مخاطب را لبریز کنند.
بازی ایستا، بزن زیرشهای تماماً بیهدف، تعویضهای از پیش مشخص و ترس از «باخت
اتفاقی»! فلسفه فوتبال را از همان دقیقه یک بازی کشت. سختترین کار هم همین نوشتن
درباره داربی 75 است، داربی «بیرگی» که حتی «دافعه» هم نداشت و همه بازیگران و
بازیسازانش از روی نیمکت تا قلب زمین از «مساوی بدون گل» مطمئن بودند. فوتبال
ایران مسموم است. صدرنشین با تیم قعر جدول در یک طراز اند، نه به این معنی که
فاصله فنی تیمها به هم نزدیک شده است، بلکه به این تفسیر که تیمهایی بدون ماهیت
فنی و شخصیت جمعی، همه را شبیه به هم کرده! از داربی 68 تا قبل از این بازی، دو
تیم در هر شرایطی و با هر درجه از بحرانهای درونی و رده جدول لیگ، «داربی» را
برای «داربی» بازی میکردند و برای بردن حتی به باخت رضایت میدادند. از جمعه زنگ
«شهرآوردهای خنثی» دوباره به صدا درآمد. از مردِ پیر پرتغالی که فعلاً انتظاری نمیرود،
اما امیر و هواخواهنش که همیشه «پرویز مظلومی» و دیگران را متهم به نداشتن «جسارت»
و «ترسو» بودن میکنند؛ لطفاً با جزئیات فاکتورهای جسارت امیر را برای داربی شماره
75 تشریح کنند. ضمناً «فوتبال» با «توپبازی» کمی تفاوت است.
یکشنبه 5 شهریور 91
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر