سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۹۰

وجدان ِ ناصرحجازی، مغز ِ امانوئل کانت

/به بهانه ی نظرسنجی 90

این سوال نظرسنجی 90 بود، به تاریخ دوشنبه 19 اردیبهشت ماه ِ سال ِ 90:

مهمترین عامل محبوبیت ناصرحجازی را کدام گزینه می دانید؟
1. موفقیت به عنوان بازیکن
2. موفقیت در عرصه بازیگری
3. صراحت کلام و سلامت کاری

برای احراز گزینه های یک و دو، فقط و فقط اندکی استعداد نیاز است و دریا دریا پشتکار، «که از هرکسی ساخته است!»،
گزینه سه اما استعداد نمی خواهد و پشتکار نیز، وجدان می خواهد و وجدان می خواهد! و شهامت «که از هرکسی ساخته نیست!».

کانت، فیلسوف آلمانی، وجدان را «مغز عملی» می داند. این مغز کانتی فرمان می دهد که راست بگو و دروغ نگو، بی آنکه حسی از نتیجه ی آن و تجربه ای از عواقب اش داشته باشد و یا این حس و تجربه را در انتخاب این فرمان دخیل کرده باشد
. اینجاست که نتیجه ی کارها و افعال اهمیت ندارد و وجدان، خود اساس است.



بیشتر اما این نتایج کار است که اساس شده است و نه راستی یا ناراستی اش. نتیجه ی کار مثلاً می تواند قهرمانی در لیگ برتر باشد و یا تکرار آن در سال بعد و یا قهرمانی های متعدد با تیم های مختلف و بسیاری نتایج و افتخارات دیگر که می تواند بر پایه ی راستی باشد و هم برپایه ی ناراستی !

برای ناصرحجازی اما، اساس وجدان است، صراحت کلام و سلامت کاری، همان گزینه ی سه.

شصت و هفت درصد شرکت کنندگان میلیونی نظرسنجی 90 به وجدان بیدار ناصرحجازی رای دادند و مغز کانتی اش، تا وجدان ِ به خواب ِ مرگ رفته ی دیگرانی را تلنگری باشد

برای ناصرحجازی – ناصر عزیزم به خود می بالم که از دیروزِ دور تا همیشه متهم بودم به حمایت از تو. گاه در استادیومی به بزرگی آزادی تنهای تنها بودم، امشب اما در اتاقی کوچک تر از تنهایی ام، صدها هزار هم نفس دارم.

هیچ نظری موجود نیست: