هشت عاصی؛ بزرگ عقلِ کوچک
رامتین جباری
«مسی هم میداند که بدون هم تیمیهایش هرگز نمیتواند موفق شود»، پپ گواردیولا شبی که لیو مسی مقابل ویکتوریا یلژن هتتریک کرده بود، از او تمجید کرد و به خاطر گلهایش و بازی بینظیرش تبریک گفت، ولی به او و مقابل دوربینهای تلویزیونی تاکید کرد؛ «خود مسی هم میداند بدون هم تیمیهایش، هیچ یک از این اتفاقها ممکن نبود.» تیکی تاکای بارسلون هم، با همه نوآوری در جهان فوتبال، وامدار خلاقیتهای فردی مسی، ژاوی، اینهیستا یا دیگر بازیکنهایی است که این شانس را داشتهاند تا استعدادشان هدر نرود! شاید اگر «بارسلون»، استعداد کودک نحیف آرژانتینی را [که از سوءتغذیه و یک بیماری هورمونی مانع رشد رنج میبرد] کشف نمیکرد، لیونل مسی که حالا و در سالهای جوانی اسطوره عصر حاضر فوتبال است، در شهر «روزاریو» آرژانتین، با فقر و سوءتغذیه کلنجار میرفت! اما «بارسلون» بدون «مسی» هم، همین بارسلون قطعاً میبود. برای همین، ابرستاره آرژانتین خودش را مدیون پیراهن آبی اناری بارسا، مربی و هواداران نیوکمپ میداند.

«مجتبی جباری» که یک تنه هتتریک میکند و از آخرین لحظههای دقیقه 5+90 سه امتیاز میگیرد، پاسهای تو در میدهد و یا با یک پاس مورب، جریان بازی را 180 درجه تغییر میدهد، وقتی چشم در چشم دوربین شبکه خبر میگوید؛ «بله! تهدید می کنم» یعنی «من ظرفیت موفقیت را ندارم.»
او که بهترین سالهای فوتبالش را به پای سریال مصدومیتها هدر داد، حالا میخواهد همه حقی را که سزاوارش بود، «یک شبه» بگیرد! مجتبی همه این سالها با شروع فصل تازه، قرارداد حرفهای میبست و در ادامه، وقتش را به فیزیوتراپی، استخر و نهایتاً جلسههای خصوصی بدنسازی میگذراند و در این بین دو سه مسابقهای هم به میدان میآمد که با مصدومیت تازهتری به مرخصی برمی گشت!
ذهن سیال مجتبی همیشه جایی بیرون از فوتبال ایران و در رویای بهترین لیگهای اروپا در پرواز است و زانویی خراب که او را به کلینیک فیزیوتراپی دکتر نوروزی زنجیر میکند!
فاصله مصدومیتهای متوالی، زمانهای کوتاهی بود که برای چندتایی بازی پا به توپ میشد و با استقلال به میدان میآمد که نه خودش، نه کادرفنی و نه هواداران هیچ کدام راضی نمیشدند؛ هرچند با همین حضور نصف و نیمه، با پای نامعتعادل و زیر پرس مدافع حریف، آنقدر توانا بود که با پاس گل طلایی، فرهاد مجیدی تگ گل داربی 69 را دقیقه 1+90 بزند که تک تک طرفداران استقلال با صدای بلند بگویند؛ «هرچقدر پول میگیری و بازی نمیکنی نوش جانت». مجتبی از به ندرت بازیکنهای ایرانی است که با «مغز» فوتبال بازی میکند. او که شبیهترین فوتبالیست به فوتبال روز است برای هر حرکتش برنامه دارد و بلد است چگونه از فکرش برای بازی با توپ کار بکشد، بازیکنی که قبل از دریافت توپ، برای بعد از آن، برنامهریزی دقیقی دارد!
ولی همین «مجتبی جباری» که در زمین فوتبال «زیدانِ خوشفکر» است، بیرون زمین بعضاً بدون فکر حرف میزند؛ «بدون فکر» یعنی حتی اگر حرف درستی میزنی، قدرت تشخیصی برای تعیین درست «زمان» و «مکان» حرفهایت نداری! به حاشیه کشاندن استقلال در روزی که به مصاف تیمی از لیگ دسته دوم کشور رفته بود و در شرایطی که بازیهای لیگ با پایان نیمفصل به اوج حساسیت خواهد رسید، بهای سنگینی بود که استقلال، کادرفنی و هوادارانش به پای حرفهای بیوقت ستاره تیمشان پرداختند که پس از سالها به تازگی فرصتی برای ادای دینش به استقلال پیدا کرده بود! کلیت حرفهای مجتبی درباره کلیت فوتبال ایران که استقلال هم جزئی از آن است، جای مکث دارد و اگر به زبان بهتری گفته میشد شاید دریچه جدیدی را به روی فوتبال ایران و اهالی آن باز میکرد تا پایانی برای دوره «بیتفاوتی«ها شود ولی «بی فکری» ستاره شماره هشت، همه آن احترامی را که طی همه این سالها به دست آورده بود تا از سایرین متفاوت شود، خدشه دار کرد.
«هشت متفکر» کسانی را به رگبار کلامی بست که اگر دانش فنیشان در اندازههای توقع مجتبی نیست ولی آنقدر «متشخص» است که آداب رفتاری را حتی در بدترین شرایط تیمی حفظ کنند، آدابی که شخص «مجتبی» به خوبی سابقه و تجربه قبلیاش را به یاد میآورد! مجتبی با آگاهی کامل به این چارچوب اخلاقی، اخلاق حرفهای را زیر پا گذاشت.
بدون شک به پرویز مظلومی و باشگاه استقلال انتقادهای فراوانی وارد است که آخرین و از بزرگترینهایش همین «مصلحت اندیشی» و آسان گرفتن به جباری بود ولی این هرگز وظیفه یک «بازیکن» نیست که در زمان تعهد حرفهای اش، بیتوجه به رعایت سلسله مراتب، انتقادهای تندی را در رابطه با «کادرفنی» رسانهای کند. مصاحبه جنجالی و در ادامه عذرخواهی رسمی مجتبی، نه چیزی به «استقلال» اضافه کرد نه کم، استقلال همیشه استقلال است؛ از مجتبی جباری ولی، چیزی کم شد.
سایت گل